آیا مسبب تحریم ها احمدی نژاد و جلیلی هستند؟
آیا مسبب تحریم ها احمدی نژاد و جلیلی هستند؟
این جزوه را حتما بخوانید: بررسی مقایسه ای دو دوره دیپلماسی هسته ای
1- نظام پس از دو سال عقب نشینی و تعلیق، از اواخر دوران خاتمی تصمیم گرفت فعالیتها را شروع کند و با انتخاب احمدی نژاد این تصمیم به صورت محکم در مرداد 84 (قبل از مراسم تنفیذ) با شکستن تعلیق اصفهان شروع شد و با شروع به کار نطنز در دی 84 پیش گرفته شد. و از همان موقع روند قطعنامه های شورای امنیت شروع شد. آیا این دو تصمیم و پیشرفتهای بعدی فنی ایران، نظر دولت بود و یا تصمیم نظام بود که یک دولت مقاوم و نترس آن را اجرا کرد؟ اگر در تصمیم نظام بودن آن شک دارید، بگویید تا سخنان رهبری را بیاورم و یا به کتاب «دیپلماسی هسته ای» حسن روحانی مراجعه کنید.
2- تمام قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران که آخرین آن در خرداد89 (یعنی 3 سال پیش) با رای ممتنع لبنان و مخالف ترکیه و برزیل تصویب شد، شامل تحریمهایی تنها در حوزه هسته ای و نظامی بودند(اینجا). و این حرف احمدی نژاد که «قطعنامه ها کاغذپاره هستند» آنجا اثبات شد که علی رغم این قطعنامه ها ما در این سالها پیشرفت هسته ای و نظامی محسوسی داشته ایم.
[بگذریم که حرف احمدی نژاد را تحریف کردند به اینکه «تحریم ها کاغذپاره هستند» و آخرین بار آن در همین دوشنبه 20خرداد توسط ولایتی در قم انجام شد(اینجا) و بعد خود گفتند و خود خندیدند که دیدید می گفتند تحریم ها کاغذپاره است و حالا می گویند این مشکلات ناشی از تحریم است؟!]
و چون ایران در این دوره از دیپلماسی دو کار را همزمان جلو برد، روند قطعنامه ها متوقف شد:
1-مذاکرات را ادامه می دادیم.
2- چون تعلیق نکرده بودیم، بعد از هر قطعنامه ای یک پیشرفت فنی را ارائه می دادیم و آنها عملا می دیدند که تحریمهای هسته ای آنها نمی تواند جلوی پیشرفت فنی ما و حتی غنی سازی 20 درصد و صفحه سوخت را بگیرد. یعنی این فرق دیپلماسی مقاومتی با دیپلماسی روحانی و ولایتی است که همه آنچه داری را به عنوان پیش شرط تعلیق کنی.
3- آمریکاییها وقتی دیدند نمی توانند مقاصد خودشان را از طریق قطعنامه شورای امنیت پیش ببرند، رفتند سراغ تحریم های یک جانبه. آیا همین موضوع، پیروزی دیپلماتیک برای ما نبوده؟ و آنچه در این 1.5 سال اخیر از تحریم کشتیرانی و بانک مرکزی و خرید نفت و تبادل ارز و... وارد شد، بر اثر این نوع تحریمهای یک جانبه بود و نه قطعنامه.
4- آیا ما در مقابل قلدری آمریکا باید کوتاه بیاییم تا او تحریم های یک جانبه را لغو کند؟ و آیا هسته ای فقط بهانه ای نیست برای آنها؟ این مطلب را درباره تحریم داماتو علیه ایران در سال 75 و در دولت تنش زدایی ولایتی و هاشمی را بخوانید تا بدانید که تحریم کردن آمریکا حتی بهانه هم نمی خواهد.
رهبری در 13/10/86 در یزد گفتند:
« هى فشار آوردند که باید این را تعطیل کنید، باید آن را تعطیل کنید. رسیدند به کارخانهى یو.سى.اف اصفهان، گفتند: این را هم باید تعطیل کنید. آن مقدمات اوّلى است. بنده آن وقت به مسئولین گفتم که اگر این حرف را گوش کردید، فردا خواهند گفت باید معادن اورانیوم را هم که توى این کشور هست، کلاً یکجا جمع کنید بدهید به ما، تا خاطرجمع شویم که شما نمیخواهید بمب اتم بسازید!»
این سخن رهبری را با تامل و دقت بخوانید تا بدانید که ریشه فشار آوردن های آنها آنگونه که ولایتی و روحانی تلقی می کنند نیست:
2/6/91-دیدار با دولت: « هر بینندهاى احساس میکند و مىبیند که تلاش
دشمنان در مقابلهى با جمهورى اسلامى در این سالهاى اخیر، بخصوص در همین شش هفت
سال گذشته و بخصوص در این دو سه سال اخیر، بیشتر شده. به نظر من دو سه عامل
تأثیر دارد:
1- یکى از علل این دشمنىها، همین پیشرفتهاى شماست؛ یعنى میخواهند این پیشرفتها کند شود. جمهورى اسلامى با داعیهى اسلامخواهى، با داعیهى مردمسالارى اسلامى، با داعیهى رد و نفى مستدل لیبرال دموکراسى، براى تشکیلات استکبارى دنیا یک خطرى است. هرچه شما بیشتر پیشرفت کنید، این خطر براى آنها بیشتر خواهد شد. میخواهند جلوى این را بگیرند.
2- عامل دوم این دشمنىها، زنده شدن شعارهاى انقلاب است. وقتى شعارهاى انقلاب کمرنگ شود، پنهان شود، آنها طبعاً بیشتر خوششان مىآید و چهرهى همراهترى میگیرند؛ هرچه شما شعارهاى انقلاب را پررنگتر کنید، آنها چهرهشان عبوستر و خصمانهتر میشود؛ این چیزِ طبیعى است.
3- عامل دیگر، همین حوادث منطقه است؛ این بیدارى اسلامى و آنچه که در منطقهى ما رخ داد، که حادثهى فوقالعاده مهمى است.
خب، اگر چنانچه در این شرائط، یک ایرانِ بىدردسرِ بىدغدغه اینجا وجود داشته باشد، با همین شعارهائى که دارد، با همین کارهائى که دارد میکند، با همین پیشرفتى که محسوس است، از آن کشورها بیایند ببینند کارخانهها را، دانشگاهها را، مراکز تحقیقاتى را، وضع زندگى مردم را، بازارهاى پر از اجناس را، دولت بىدردسر را، بدیهى و طبیعى است که آنها میگویند الگوى خوب همین است. میخواهند این نشود. میخواهند این الگوشدن جمهورى اسلامى نباشد. یعنى براى جمهورى اسلامى دردسرهائى به وجود بیاورند، تا آن کشورهائى که تحولى در آنها رخ داده و وارد مرحلهى جدیدى شدهاند، براى ادامهى راه، این را الگو قرار ندهند.»
5- حرف اساسی رهبری که جلیلی هم همان را تکرار می کند این است که «جنگ، جنگ اراده هاست»، باید مقاومت کنی تا ناامید شوند، وگرنه تجربه دوران اصلاحات و سازندگی نشان داد کوتاه آمدن نه تنها در فشارهای آنها تاثیری ندارد، که امیدوارتر می کند برای فشار بیشتر. در این سالها این مقاومت مصادیقی داشته است:
- در بهار 87(ژوئن 2008) خاویر سولانا پس از صدور 5 قطعنامه علیه ایران به تهران آمد و رسما اعلام کرد که غرب آماده است درخواست فریز را جایگزین تعلیق کند.
- در اسفند 1392 در آلماتی 1، برای نخستین بار غرب بدون اینکه درخواست تعلیق غنی سازی در نطنز را داشته باشد وارد فاز کاهش تحریم شد.
- اقدامات فنی ما در فردو باعث شد آنها از ترس رسیدن ایران به نقطه فرار، محاسباتشان تغییر کند و آن را در تغییر پیشنهادشان در آلماتی نشان دادند و درخواست تعلیق غنی سازی 3.5 درصد تبدیل شده بود به تعلیق 20 درصد و رقیق سازی سوخت تولیدشده که ما خودمان هم از اول به آن تمایل نداشتیم و مجبور شدیم سراغش برویم.
- آمریکا گفته بود به شرطی وارد مذاکرات می شوم که ایران قطعنامه ها را اجرا کند، ما اجرا نکردیم و او وارد مذاکرات شد.
و موارد متعدد دیگری که توصیه می کنم این جزوه را بخوانید.
6- اما آیا مقاومت به معنای این است که مذاکره نکنیم؟ خیر، ما در حوزه منافعمان بده-بستان می توانیم داشته باشیم ولی در حوزه اصول و حقوقمان نه. در حوزه منافع هم باید گام به گام و متناسب با «ما به ازاء»های معین و برابر باید باشد.
7- آیا مردم باید با این تحریم ها بسوزند و بسازند؟ خیر، این فشارها فرصت خوبی هستند تا ما سریعتر از حالت عادی و بدون فشار، ساختارها و نقاط ضعف اقتصادمان را اصلاح کنیم تا آنها ابزاری برای در تگنا قرار دادن اینگونه ما نداشته باشند. وگرنه فعالیت آنها که متوقف نمی شود. باید بدانیم مثل همه زندگی های شخصی، پیشرفتهای یک ملت هم بدون هزینه نخواهد بود، منتها باید هزینه را کاهش داد وگرنه به صفر نمی رسد.
این جزوه را حتما بخوانید: بررسی مقایسه ای دو دوره دیپلماسی هسته ای
- ۹۲/۰۳/۲۱