پیامی که نشنیدند
پیامی که نشنیدند
چرا رهبری در این یک ماهه به انتخابات باز هم از دولت حمایت میکنند؟
از ابتدای روی کار آمدن دولت نهم، مقام معظم رهبری در موقعیتهای مختلف از این دولت حمایت های ویژه کردند و در آشفته بازار بی انصافی در مورد دولت نهم و شخص احمدی نژاد-حتی از سوی اصولگرایان- ، ایشان با تایید اقدامات و جهتگیریهای مثبت دولت، پشتوانهای دلگرم کننده برای دولتیان و حامیان آنها بودند. همان اقدامات و رویکردها و نقاط قوتی که به صراحت در هجمه رسانهای، معکوس و نقطه ضعف نشان داده میشدند و میشوند. رهبری وقتی دیدند بعضی نخبگان سیاسی – برخلاف توده مردم - «ویژه بودن» این حمایتها را انکار می کنند و می گویند حمایت ویژهای در کار نیست و رهبری از همه دولتها حمایت کردهاند، در چند مورد به صراحت «خاص بودن» حمایتشان را اعلام کردند و دلایل آن را هم توضیح دادند(مانند سخنرانی در حرم رضوی-1/1/86 ، و دیدار با هیأت دولت-2/6/87 ).
تحلیل و جزئیات مفصل این حمایتها را انشاءاله در مطلب دیگری خواهم آورد. اما در چند ماه پایانی سال 87 و مشخصاً بعد از دیدار رهبری با دانشجویان دانشگاه علم و صنعت(که تفصیل آن را در جای دیگری خواهم آورد)، اظهار نظرهای مختلفی از سوی طرفداران و مخالفان دولت صورت گرفت.
-
اندکی از طرفداران دولت،به اشتباه، حمایتهای رهبری از رئیس جمهور و دولت نهم را نشانه اشاره رهبری به حمایت و تمایل نسبت به احمدینژاد در انتخابات دهم تعبیر کردند.
-
اما دیگر حامیان دولت(منظور ما از حامیان، تایید کنندگان همه جزئیات عملکردها نیست)، این حمایتها را نشانه پشتیبانی رهبری از اقدامات و رویکردها و ویژگیهای مثبت و برجسته این دولت و این رئیس جمهور دانستند(آن هم در بازاری که یک عده مخالفخوان همواره در حال اشکالتراشی از هر اقدام دولت میباشند). و در خیلی از موارد رهبری تنها ویژگیهای مورد نیاز در دولت اسلامی و نیز شاخصهای حفظ روح و سیرت انقلاب را ذکر می کردند تا راه و معیار گم نشود. و تقصیر دولت چه بود که مردم بیشتر این مشخصهها را در این دولت متجلی میدیدند و دولتهای قبلی را فاقد آن؟!(شبیه ماجرای ایراد گرفتن به سلحشور که چرا یوسف فیلم تو کارهای احمدینژادی میکند!!)
- و اما مخالفان دولت که البته در طیفهای مختلف سیاسی قرار دارند. مدام این طرف و آن طرف روی حرف آن دسته اندک حامیان دولت مانور دادند که رهبری از همه دولتها حمایت کرده است و ایشان از شخص خاصی حمایت نمیکنند. حرف درستی بود، اما اینها خود را به ندیدن و نشنیدن زدند و نخواستند به روی مبارکشان بیاورند که بالاخره رهبری یک سخنانی گفتهاند که در جاهایی تلویحاً و یا تصریحاً از عملکرد آنها انتقاد، و از این دولت تقدیر و حمایت کردهاند. مردم را از روی کار آمدن مسوولین «شاه سلطان حسینی» پرهیز دادند. یک جاهایی چیزهایی را رهبری نقطه قوت و برجسته این دولت و رئیس جمهور دانستند که همانها را آنها در بوق و کرنا کرده بودند که نقطه ضعف احمدینژاد است. ایشان از اشکالتراشیهای غیرمنطقی یک عدهای مخالفخوان انتقاد کرده بودند(دانشجویان یزد-13/10/86). خلاصه آنکه آنها ظاهراً یک حرف درست میزدند و آن اینکه رهبری از نامزد خاصی حمایت نمیکند، اما تلویحاً به رهبری هم انتقاد میکردند که چرا ایشان در این شرایط زمانی مانده به انتخابات از دولت حمایت میکنند؟
به هر حال ماجرا گذشت تا سخنرانی رهبری در حرم رضوی در تاریخ 1/1/88 انجام شد. مقام معظم رهبری به اظهارات گروههای اول و سوم پاسخ دادند. در پاسخ گروه اول تصریح کردند:
«دربارهى موضع رهبرى در مورد انتخابات، گمانهزنى و شایعه و اینها همیشه بوده و خواهد بود. بنده یک رأى دارم، آن را در صندوق مىاندازم. به یک نفرى رأى خواهم داد، به هیچ کس دیگر هم نخواهم گفت که به کى رأى بدهید، به کى رأى ندهید؛ این تشخیص خود مردم است. بنده گاهى از دولت حمایت میکنم، دفاع میکنم؛ بعضى سعى میکنند براى این کار معناى نادرستى جعل و ابداع کنند. نه، من از دولتها همیشه دفاع میکنم؛ » (حرم رضوی-1/1/88)
تا اینجا - یعنی پاسخ به گروه اول - را همه شنیدند و بعد از آن بود که مخالفان دولت تیتر و تحلیل و مقاله و خبرشان را به آن اختصاص دادند و این قسمت سخنان رهبری را شرح و بسط دادند و اضافه کردند که دیدید رهبری گفتند که من از همه دولتها حمایت می کنم و این حمایتهای رهبری امتیازی برای این دولت نیست؟ حتی محسن رضایی برای اعلام ورودش به عرصه انتخابات در تاریخ 4/1/88 یادداشت کوتاهی با عنوان «رهبری، احمدینژاد و انتخابات» در تابناک نوشت و تفسیری بر سخنان رهبری نگاشت و فقط آن قسمتی از سخنان رهبری را نقل کرد که مطابق سلیقه سیاسیاش بود و آن را نیاز داشت.
ولی یک ادامهای و یک «اما»یی سخنان رهبری داشت که آقایان خودشان را به نشنیدن زدند و آن پاسخی به جوسازیهای گروه سوم بود:
« من از دولتها همیشه دفاع میکنم؛ منتها اگر دولتى بیشتر مورد تهاجم قرار گرفت و احساس کردم حملات غیر منصفانهاى میشود، بیشتر دفاع میکنم. من طرفدار اِعمال انصافم؛ من میگویم باید منصف باشیم. رفتارها را نگاه کنیم؛ این ربطى به انتخابات ندارد، بحث انصاف و بىانصافى است. حمایت کردن از خدمتگزاران در کشور، وظیفهاى است که هم من دارم، هم همه دارند؛ این مربوط به اعلام موضع انتخاباتى نیست. بنده از هر حرکت خوبى، از هر اقدام خوبى، از هر پیشرفتى، از هر خدمتى به مردم، از هر دلجوئىاى از محرومین، از هر ایستادگىاى در مقابل ظلم و استکبار استقبال میکنم و از آن کسى که این کار را کرده است، تشکر و سپاسگزارى میکنم؛ هر دولتى باشد، هر شخصى باشد؛ این وظیفهى من است.» (حرم رضوی-1/1/88)
یعنی با وجود اینکه عدالت رهبری حکم می کند که فراجناحی باشند و از جریان سیاسی خاصی به دلیل جناحی طرفداری نکنند، همان «انصاف» و «عدالت» هم حکم میکند که در مقابل حملات غیرمنصفانه در مقابل دولت بایستند و از اقدامات خوب و درست آن تشکر کنند و هوچیگریهای رسانهای هم تأثیری در این مشی ندارد. این را همه فعالان سیاسی و نامزدهای انتخاباتی باید بدانند.
و سوال این که این حملات غیرمنصفانهی مورد اشاره رهبری را چه کسانی و چه گروههایی انجام میدادند و میدهند. هر کسی باشد، سایت تابناک محسن رضایی که نیست! روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلبان هم که اصولاً کاری به دولت ندارند! «اعتماد ملی» جناب کروبی هم که اصلاً تیتر دروغ زدن علیه دولت را بلد نیست! ... این روزها هم که کسی گترهای فعالیتهای اقتصادی دولت را نفی نمیکند! سوالهای کلی و مغالطهای « 300 میلیارد را چه کردید؟ » را که در ذهن جامعه نمیاندازند! یک میلیارد اختلاف حساب بانک مرکزی و وزارت نفت را که در بوق و کرنا نمیکنند که آی مردم کجایید که ببینید این احمدینژاد «پاک دست» چگونه یک میلیارد را بالا کشیده است؟ آن وقت غافل از اینکه این اختلاف حساب موقت که همیشه بوده است، در سال آخر دولت خاتمی(یعنی سال 83) شش میلیارد بوده است و این دولت آن را به یک میلیارد کاهش داده است. آن وقت وقتی الهام همان موقع اعلام کرد که این موضوع به دلیل اساسنامه شرکت ملی نفت و نوع رابطه دولت با آن است و اصلاحات مورد نظر ما را هم مجلس نپذیرفته است، کلی هوچی گری راه انداختند و آن را دفاع عجولانه خواندند. در حالیکه همین چند روز پیش همین موضوع را معاون دیوان محاسبات به وزیر اقتصاد اعلام کرد. (برای اطلاعات بیشتر اینجا را کلیک کنید)
خلاصه آنکه، این پیام کلیدیای بود که رهبری اشارهای به آن کردند، اما عدهای خود را به نشنیدن زدند. و راز حمایت رهبری از اقدامات مثبت دولت همین «انصاف» است. و نه فقط آن روز که 3 ماه به انتخابات مانده بود، بلکه این روزها در سنندج و مریوان و بیجار کردستان که کمتر از یک ماه به انتخابات مانده است هم تکرار میشود. و به صراحت میگویند:
« چیزهایی را انسان می شنود که باور نمی کند این حرفها از زبان آن نامزدهایی که دنبال این مسوولیتها هستند از روی صدق و صفا خارج بشود. ... بنده که از همه این آقایان از اوضاع کشور بهتر خبر دارم، می دانم که بسیاری از این مطالبی که درباره وضع کشور و وضع اقتصاد و ... بعنوان انتقاد می گویند، خلاف واقع است و اشتباه می کنند. انشاءاله اشتباه است.» (مردم سنندج-88/2/22)
البته رهبری قبلاً هم این موضوع را توضیح داده بودند، اما گویا بعضیها حافظه خوبی ندارند، شاید هم نمی خواهند داشته باشند. ایشان در 2/6/87 در دیدار با هیأت دولت گفته بودند:
« چند خصوصیت ممتاز در این دولت وجود دارد که من لازم میدانم به این خصوصیات تصریح کنم؛ ... یک چیزهایى هست که امتیازات واقعى است؛ باید به اینها توجه کرد. تذکر من در درجهى اول براى خود شماست که بدانید اهمیت شما و تشخص شما به خاطر این خصوصیات است. بعد هم در فضاى عمومى جامعه معلوم بشود که اگر انسان از دولتى یا از مجموعهاى قدردانى و حمایت میکند، این نشانهى چیست و اشارهى به چیست و مسئله چیست.» (دیدار با هیأت دولت-2/6/87)
و یا:
« "من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق". این وظیفهى بنده هم هست، وظیفهى همه هم هست. اگر چنانچه این خصوصیات را در مجموعهى دولت کنونى قدردانى نکنیم و تشکر نکنیم، طبعاً خدا را خوش نمىآید. ... البته حمایت از دولت، مخصوص این دولت نیست؛ بنده همیشه از دولتها حمایت کردهام؛ منتها خب، این خصوصیاتى که عرض کردیم، موجب بشود که انسان گرمتر حمایت کند و در این قدردانى و حمایت، دلگرمتر اقدام کند.» (دیدار با هیأت دولت-2/6/87)
و البته تصریح میکنند که:
« البته این به معناى چشم بستن بر ضعفهاى دولت هم نیست. بالاخره شما هم بشرید، نقص دارید، ضعفهایى هم دارید؛ کارهایى را میخواستهاید انجام بدهید، ولى انجام نگرفته؛ کارهایى را به فکر نبودهاید و به ذهنتان نبوده، باید متوجه آنها بشوید و انجام بدهید؛ که در جلسات خصوصى با آقاى رئیسجمهور و با بعضى از مسئولین دیگر و در بسیارى از جلسات عمومى - مثل همین دیدارهاى دولت و غیره - هم گفته شده. البته آن حمایت هم بجاى خودش محفوظ است» (دیدار با هیأت دولت-2/6/87)
و یا یک سال و نیم قبل از آن در حرم رضوی گفته بودند:
« من از دولت حمایت مىکنم. از همهى دولتهاى بر سر کار و منتخب مردم حمایت کردم، بعد از این هم همین خواهد بود؛ از این دولت هم به طور خاص حمایت مىکنم. این حمایت، بىدلیل و بىحساب و کتاب نیست. اولاً جایگاه دولت در نظام جمهورى اسلامى و در نظام سیاسى کشور ما جایگاه بسیار مهمى است، ثانیاً بیشترین مسئولیتها را دولت بر دوش دارد؛ بعد هم این جهتگیرىهاى دینى و این ارزشگرایى انقلابى و اسلامى خیلى ارزش دارد. سختکوشى، تلاش فراوان، ارتباط با مردم، سفرهاى استانى، جهتگیرى عدالت و زىّ مردمى؛ اینها خیلى قیمت دارد و من قدر این کارها را مىدانم. من به خاطر این چیزها از دولت حمایت مىکنم. البته این حمایت، حمایت بىحساب و کتاب نیست؛ توقعاتى هم در مقابلش از دولت دارم.» (حرم رضوی-1/1/86)
و البته یک نکتهای هم باید به بعضی دوستان فعال در تشکلهای دانشجویی ( مانند جنبش عدالتخواه دانشجویی ) گفت و آن اینکه اگر میخواهند «فراجناحی» عمل کنند، «فراجناحی» بودن را با دقت در رفتارهای رهبری بیاموزند و عمل کنند.
یک مطلب دیگری نیز از مجموع سخنان رهبری برداشت میشود و آن اینکه ایشان در موقعیتهای مختلف عملکرد منفی این آقایان به اصطلاح دوم خردادی را برای مردم یادآوری میکنند تا فراموش نشود که اینها در آن 8 سال چه کردند. و البته گاهی انتقادها به 16 سال بر میگردد. چند نمونه آن را در مطلبی دیگر خواهم آورد.
و اینها تجلی دو ویژگی «عدالت» و «شجاعت» ولایت فقیه میباشد.
البته شاید این آقایان به سخنان رهبری توجهی نکنند و آنها را نشوند و نشنیده بگیرند، اما مردم میشنوند و به موقع تصمیم خودشان را میگیرند. چه اینکه وقتی در آن روزهای حکومت اصلاحاتیون و مجلس ششمیها و در هنگامه مستی از قدرت، همین بیاعتناییها را با جسارت و وقاحت بیشتری انجام میدادند، دیدند که در پایان 8 سال بیتوجهی به عدالت، و به گفتمان امام و انقلاب، مردم به چه کسی رای دادند. و در اوج ناباوریاشان احمدینژادِ مطیع ولایتِ مردمیِ ساده زیستِ احیاکنندهی گفتمان امام و انقلاب را رئیسجمهور دیدند. و البته همه اینها به معنی عدم وجود ضعف و اشکال در دولت و رئیس جمهور نیست. که به تعبیر رهبری:
« بالاخره هر دولتى ضعفى دارد. نه اینکه این دولت ضعف ندارد؛ چرا، ضعف و خطا دارند؛ مثل بقیهى دولتها. بندهاى که میخواهم خطا بگیرم، مگر خودم خطا ندارم؟ خطاهاى ما الى ماشاءاللَّه؛ یکى دو تا که نیست. انسان جایزالخطاست؛ باید تلاش کند خطا نکند یا کمتر بکند. کسانى هم که خطاى طرف مقابل را مىبینند، باید دلسوزى کنند و خطا را به گوش او برسانند؛ اما هوچیگرى کردن، مردم را دلسرد کردن، اعتماد به نفس مردم را شکستن، آنها را ناامید کردن نسبت به آینده، هیچ روا نیست.» (دانشجویان یزد-13/10/86)
والسلام علی من اتبع الهدی
- ۸۸/۰۲/۳۱
تو و حسن هم بد جوری گیر دادینا! خیلی دوست دارم بدونم الان کجا مشغولی و چی کار میکنی.
پاسخ: ما شاهرود زیاد داریم! اسم شریفتون رو بدونم خوشحالتر میشم.