چرا رهبری سخنان تفرقه انگیز مطرح کردند؟ + تکمیلی
روز جمعه قصد داشتم مطلبی بگذارم درباره مشابهت های اتفاقی ای که در بیانات مقام معظم رهبری در خطبه ها و سخنان احمدی نژاد در همان روز وجود داشت، اما بعد منصرف شدم و گفتم ضرورتی ندارد.
یادداشت علی مطهری در دفاع از سید حسن و انتقاد شدید از رئیس جمهور و عده ای اندک! را که خواندم ضروری دیدم این مطلب را بگذارم. مطهری یکی از دلایلش در «نقش اساسی رئیس جمهور در حادثه تلخ ممانعت از سخنرانی حجت الاسلام سید حسن خمینی در مجلس سالگرد رحلت امام خمینی(ره)» را این دانسته است که «نوع سخنان رئیس جمهور محترم که به جای وحدت، تفرقه انگیز بود».
وقتی این جمله را خواندم با خود گفتم احتمالاً علی مطهری یا رویش نمی شود و یا شاید چند سال دیگر بگوید که چرا رهبری در خطبه هایشان سخنان تفرقه انگیز مطرح کردند؟ درست مانند کسانی که رویشان نشد مانند منتظری به رهبری بگویند چرا سفر استانی می روید؟ چرا مردم را دنبال خود راه می اندازید؟ رویشان نشد به رهبری بگویند مواضع سیاست خارجی شما هزینه برای کشور ایجاد می کند، رویشان نشد به امام بگویند چرا میگویی اسرائیل باید محو شود؟ آن وقت احمدی نژاد نامی آمد و بغضهایی که در سینه ها نهان شده بود، بیرون ریخت و تیرهایی شد نثار سیبلی به نام احمدی نژاد.
آری، سخنان جامع مقام معظم رهبری در سالگرد ارتحال امام هم جاذبه داشت و هم دافعه. او بر اساس عدالت سخن گفت، اما برای خوش آمد عده ای و به بهانه حفظ وحدت و حفظ شان نظام و مراسم سالگرد امام در منظر مهمانان خارجی، مواضع امام و خویش را سانسور نکرد. و البته به جوانان انقلابی شان هم تذکر دادند که:
«من میخواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسى، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهى حق تعدى کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد.»
اما اگر در سنجه علی مطهری، سخنان احمدی نژاد به جای وحدت، تفرقه ایجاد کرد، سخنان رهبری که تفرقه انگیزتر بود. اگر عبرت گرفتن از تاریخ و سند آوردن از سیره معصومین، مشابهت سازی است، پس به رهبری هم ایراد بگیرید که چرا از سخن از طلحه و زبیر به میان آوردند؟ چرا فتنه سال گذشته را دوباره مطرح کردند؟ چرا ...
فکر می کنم علی مطهری قبل از اینکه دیر شود، باید خودش را بازنشسته سیاسی کند!
و اما چند نکته پایانی هم در مورد آن عده اندک! :
1- 1- اگر در میان آن جمع حاضر در صحن آقا مصطفی عده ای اندک شعار می دادند، پس چرا صدای آنها آنقدر بلند بود که شبکه خبر صدا را قطع و وصل می کرد؟ و چرا آن عده بیشتر، بعد از آن همه تاکید سید حسن، آن عده اندک را ساکت نکردند و یا در مقابل آنها شعارهایی در حمایت از سید حسن ندادند؟
2- 2- اگر همه جمع داخل شعار می دادند، اما تعدادشان در مقابل جمعیت بیرون اندک بود، این از آن استدلالات و «خود را به ندیدن زدن» هایی است که فقط از این جماعت بر می آید و سابقه ای در 22 خرداد و 9 دی و 22 بهمن هم دارد. آنها فقط خودشان را بیشمار می دانند و مابقی را اندک و 13 را بزرگتر از 24. سیزده ای که البته دیگر حتی 13 هم نیست!
3- 3- من امسال توفیق نداشتم، ولی سال قبل بودم و اتفاقاً بیرون هم بودم و به چشم خود دیدم که آن جمعیت بیرون چگونه مثل داخل فریاد می زد: «احمدی دلاور، پیرو خط رهبر» و چگونه عکس احمدی نژاد کمیاب شده بود و بعضی از بعضی دیگر تقاضای پوسترهای اضافی اشان را می کردند تا به نحوی با افتخار نشان دهند که احمدی نژادی هستند. و تو آن روز به سختی باید دنبال طرفداران دیگران می گشتی. چگونه یک سال پیش آنگونه بود، اما بعد از این فتنه ها و حوادث، طرفداران موسوی در مرقد امام بیشتر شده اند و پای سخنرانی سکوت کنندگان و همراهان فتنه گران می نشینند و برایشان شعار حمایتی می دهند؟!
آری، مردم می فهممند و می بینند و به جایش موضعشان را اعلام می کنند. و به تعبیر رهبری در همان روز:
«کسانى بیایند درست در خط مقابل امام حرکت کنند، دربارهى مسئلهى قدس در روز قدس آنجور موضعگیرى کنند، در روز عاشورا آن فضاحت را به بار بیاورند، بعد ما با کسانى که با اساس مبناى امام و حرکت امام صریحاً مخالفند، اظهار همراهى کنیم، خودمان را در کنار اینها قرار بدهیم و تعریف کنیم، یا در مقابل اینها سکوت کنیم؛ در عین حال بگوئیم ما دنبالهروِ امامیم! این امکان ندارد، این قابل قبول نیست. ملت هم این را خوب فهمیدند. ملت این را مىبیند، میداند، میشناسد، میفهمد.»
پیوندهای مرتبط:
هنوز بیست سال بیشتر نگذشته است/1
هنوز بیست سال بیشتر نگذشته است/2
کسانى بیایند درست در خط مقابل امام حرکت کنند، دربارهى مسئلهى قدس در روز قدس آنجور موضعگیرى کنند، در روز عاشورا آن فضاحت را به بار بیاورند، بعد ما با کسانى که با اساس مبناى امام و حرکت امام صریحاً مخالفند، اظهار همراهى کنیم، خودمان را در کنار اینها قرار بدهیم و تعریف کنیم، یا در مقابل اینها سکوت کنیم؛ در عین حال بگوئیم ما دنبالهروِ امامیم! این امکان ندارد، این قابل قبول نیست. ملت هم این را خوب فهمیدند. ملت این را مىبیند، میداند، میشناسد، میفهمد. |
عجیب است و این از عجایب روزگار ماست که عدهای در صف دشمنان قسمخورده امام(ره) مانند سلطنتطلبها، منافقین، رسانههای استکباری و سران استکبار ایستادهاند و با اصول و ارزشهای امام(ره) مقابله میکنند و در عین حال ادعای مالکیت انحصاری خط امام(ره) دارند و انتظار دارند که مردم نیز این ادعا را بپذیرند. |
نمیشود انسان خود را در خط امام بداند، دنبالهروِ امام بداند، اما با کسانى که صریحاً پرچم معارضهى با امام و اسلام را بلند میکنند، خودش را در یک جبهه تعریف کند. نمیشود قبول کرد که آمریکا و انگلیس و سیا و موساد و سلطنتطلب و منافق بر روى یک محورى توافق کنند، حول یک محورى جمع بشوند، بعد آن محور باز ادعا کند که من خط امامم! این نمیشود، این قابل قبول نیست.
|
کسانی که حرمت نگه نمیدارند و همصدا با دشمنان قسم خورده میخواهند چهره نظام مردمی و خاک جمهوری اسلامی را مشوه کنند، هرگز نمیتوانند ادعای پیروی از امام(ره) و خط امام را داشته باشند. کسانی که با توهین کنندگان به امام همراهی کردند یا در برابر انحرافات از مسیر امام سکوت کردند نمیتوانند ادعای پیروی از امام(ره) و خط امام را داشته باشند. |
یک نکتهى اساسى دیگر در مورد خط امام و راه امام این است که امام بارها فرمود قضاوت در مورد اشخاص باید با معیار حال کنونى اشخاص باشد. گذشتهى اشخاص، مورد توجه نیست. گذشته مال آن وقتى است که حال فعلى معلوم نباشد. |
از منظر امام(ره) میزان حال فعلی افراد است. او برای عناوین لباس و دیگر ذخایر دنیا ارزشی قائل نبود و در وصیتنامه خود به مردم متذکر شد که مراقب باشید. ممکن است برخی با سالوسی از ناحیه من تعریف یا تاییدیهای گرفته باشند اما میزان حال فعلی افراد است.
|
این همان قضاوتى بود که امام امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) با جناب طلحه و جناب زبیر کرد. شما باید بدانید طلحه و زبیر مردمان کوچکى نبودند. جناب زبیر سوابقى درخشان دارد که نظیر آن را کمتر کسى از اصحاب امیرالمؤمنین داشت. اما امیرالمؤمنین با اینها چه کرد؟ جنگید. امیرالمؤمنین از مدینه لشکر کشید، رفت طرف کوفه و بصره، براى جنگ با طلحه و زبیر. یعنى آن سوابق محو شد، تمام شد.
|
در صدر اسلام هم داشتهایم که عدهای در کنار پیامبر(ص) مجاهدت کردند اما بعدها در مقابل عدالت علی(ع) ایستادند و جنگ راه انداختند.
|
در همان اوائل انقلاب، امام صریح در مقابل کمونیستها موضعگیرى کرد و اینها را از خودش جدا کرد. در مقابل لیبرالمسلکها و دلباختگان به نظامهاى غربى و فرهنگ غربى، امام قاطعیت نشان داد؛ اینها را از خود دور کرد. مرتجعین را - کسانى که حاضر نبودند حقائق الهى و روح قرآنى احکام اسلامى را قبول کنند و تحول عظیم را بپذیرند - از خودش طرد کرد. امام بارها مرتجعین را با تعبیرات سخت و تلخ محکوم کرد، از خود دور کرد. |
امام(ره) با نگرشهای مادی و بیبندوباریهای فکری غربی و لیبرالیسم و خودباختگی به نام مدرنیته مخالف بود و در عین حال با تحجر و واپسگرایی هم اعلام برائت میکرد. او اسلام را پاسخگوی کامل به کرامت، عزت و نیازهای حقیقی انسان برای میل به کمال الهی میدانست. |
تکمیلی
*** دو دلیل دیگر علی مطهری برای مقصر بودن احمدی نژاد عبارت است از:«اصرار بر طولانی کردن سخنان خود تا وقتی برای سیدحسن باقی نماند و نیز جمله آخر ایشان که اکنون به سخنان رهبر انقلاب گوش فرا میدهیم».
خوب است به این نکته
توجه شود که طبق برنامه از پیش
اعلام شده، قرار بود ابتدا سید حسن خمینی خیرمقدم بگوید و سپس
احمدی نژاد بعنوان سخنران پیش از خطبه ها سخنرانی کند.
به این
خبر سایت مقام معظم رهبری در 8 خرداد توجه کنید.
بنابراین وقتی سید حسن سخنرانی نمی کند و نام احمدی نژاد را اعلام می کنند، این بدان معنا بود که سید حسن انصراف داده است و اگر انصراف نداده بود و خودش از جانب خودش تصمیم گرفته بود که بعد از رئیس جمهور سخنرانی کند، نباید از طولانی شدن سخن رئیس جمهور گله مند می شد.
- ۸۹/۰۳/۱۵
راستی چرا چرا آقا نماز عصر را خودش خواند در حالی که معمولا به فرد دیگری می سپرد؟