آیا معترضان به لاریجانی در قم خائن بودند؟
بعد از سخنان مقام معظم رهبری در 10/8/91 متاسفانه روشی باب شده است که هر کسی با هر چیزی مخالف میباشد آن را به بیان ایشان درباره پرهیز از اختلافات ربط می دهد و در پایان هم نتیجه می گیرد که شخص یا جریان مورد بحث خیانت به کشور کرده است. ایشان درآن سخنرانی فرمودند:
« از امروز تا روز انتخابات، هر کسى احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده.»
ولی آیا درست است که هر حادثه ای را بدون تطبیق دقیق شرایط مطرح شده در جمله بالا با حادثه مورد بحث، سریعاً مصداق سخن رهبری قرار دهیم و حکم آن (یعنی خیانت به کشور) را جاری کنیم؟
در تطبیق سخن رهبری بر مصداق های گوناگون باید موارد زیر را در نظر بگیریم:
1- مورد مهم اول این است که مقصود، ایجاد اختلاف باشد. نه اینکه هر اعتراضی یا طرح مبحثی را به معنای ایجاد اختلاف بگیریم. در غیراینصورت هیچ اعتراضی و نقدی از جانب هیچ فرد و سایت و روزنامه ای نباید مطرح شود، چون بالاخره هر نقد علنی به دنبال کسب نظر مردم هم هست و بین دو گروه طرفدار و مخالف هم اختلاف را تشدید می کند. پس آیا باید همه سکوت کنند؟!
2- مورد دوم مهم هم این است که در ایجاد اختلاف، احساسات مردم به کار گرفته شود. یعنی برای اینکه وزنه خودمان را سنگین تر کنیم، اختلاف را به گونه ای مطرح یا علنی کنیم که احساسات مردم برانگیخته شود در دفاع از ما.
شریعتمداری در یادداشت کیهان در 23/11/91 (اینجا) درباره حادثه قم، با استناد به سخن ذکر شده در بالا از مقام معظم رهبری ادعا کرده است: « اخلالگران کمترین اعتقادی به رهبری انقلاب نداشته و خود را ملزم به پیروی از دستورات و رهنمودهای ایشان نمی دانسته اند. گروه یاد شده با اقدام اخلالگرانه خود قطعا به کشور خیانت کرده اند. با هیچ توجیه و توضیحی نمی توان اخلالگران را در دایره نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ارزیابی کرد.»
قیاسی بدون اثبات صغری
اینکه عده ای به عملکرد لاریجانی در یکشنبه 15 بهمن در جریان استیضاح وزیر کار اعتراض می کنند و شعار می دهند و مورد پذیرش دیگران هم قرار می گیرد و گسترش می یابد و منجر به ناتمام ماندن سخنرانی لاریجانی می شود و سپس امام جمعه قم شروع به سخنرانی می کند و همان مردم پای سخنرانی او می نشینند و با شعارهای حماسی و پرشور، از اول تا آخرِ سخنان او را تایید می کنند،...
آیا استفاده از احساسات مردم در ایجاد اختلاف است؟ واقعیت این است که کسی از احساسات مردم استفاده نکرد، بلکه مردم خودشان احساسشان را ابراز کردند.
اختلاف بین چه کسانی ایجاد شد؟ بین موافقین و مخالفین آقای لاریجانی؟ اگر این اختلاف مذموم است، پس آیا هیچ نقدی و اعتراضی نباید مطرح شود؟
نکته این است که شریعتمداری در یادداشت خود در کیهان، بدون اثبات صغرای قیاس(مصداق سخن رهبری بودن این حرکت)، صرفا با طرح کبری(سخن رهبری) نتیجهگیری می کند و واضح است که این نتیجه باطل است.
نباید بدون تطبیق دقیق یک حادثه، سریعاً گروهی یا افرادی را به خیانت به کشور متهم کرد. آری، می توان اعتراض و انتقاد و مذمت کرد، اما آیا لازمه این کار، برچسب زدن است؟
اما چند نکته:
1- در وقایع 22 بهمن قم کارها و شعارهای غلطی مانند: پرتاب کفش و مهر، یا شعار کاملاً غلط و غیرمنصفانه «شهر مقدس قم جای منافقین نیست» هم وجود داشت، اما دلیل نمی شود که سریع همه مردم معترض را که کم هم نبودند خائن و عدم معتقد به رهبری و نظام مطرح کرد.
2- تاکید میکنم بنده با همه انتقاد و اعتراض به لاریجانی، لزومی نمی دیدم که روز 22 بهمن به او اعتراض شود. اما از طرفی مخالفتی هم با شعار و اعتراض صرف و بدون توهین هم نداشتم.
3- توجه به گزارش شریعتمداری از حادثه قم در یادداشتش هم جالب است:« گروهی اندک و کم شمار در مراسم باشکوهی که به همین مناسبت در شهر مقدس قم برپا شده بود، به بهانه مخالفت با مواضع رئیس مجلس و حمایت از رئیس جمهور، در تلاش برای ایجاد اخلال در این مراسم عظیم و دشمن شکن بودند که با حضور موثر و هوشمندانه مردم، نقشه آنان نقش برآب شد.»
اولاً: گروهی اندک نبودند؛ که اگر اندک و در اقلیت بودند خود به خود در بین جمعیت انبوه حاضر در شبستان گم می شدند و منجر به ناتمام ماندن سخنرانی لاریجانی نمی شد.
ثانیاً: موضوع اعتراض مردم مواضع و عملکرد رئیس مجلس بود و هیچ شعاری در حمایت از رئیس جمهور داده نشد.
ثالثاً: آنچه همه حاضرین مشاهده کردند این بود که هدف، اعتراض به لاریجانی بود و نه اخلال در مراسم 22 بهمن. بهترین گواه این است که وقتی بعد از رفتن لاریجانی، امام جمعه قم شروع به سخنرانی کرد، همان جمعیت معترض نه تنها حرکت اعتراضی را ادامه ندادند، بلکه در تایید سخنان ایشان شعارهای پرشور و محکم سر می دادند. حتی آنجا که حجت الاسلام سعیدی گفتند:«ما(مردم) نه بداخلاقی می کنیم و نه بداخلاقی دیگران را بر می تابیم» و نیز: «این مردم آمده اند بگویند ما آن امام و پیشوا و رهبر را داریم و این امت قهرمان را. ای بداخلاقان! به امت اسلام و امام و رهبری پایبند بمانید».
بنابراین آن اعتراض و این تایید نشان داد مردم با شخص لاریجانی و عملکرد او مشکل داشتند و نه چیز دیگری. استقبال مردم از سخنان آقای سعیدی که هم تلویحاً به سران قوا انتقاد کردند و هم مواضع مردم را اعلام کردند، نشان داد که عظمت 22 بهمن قم با اعتراض مردم به نمایندهاشان خدشهدار نمیشود.
گزارش و تحلیل منتشر شده از سوی شریعتمداری کاملاً نشان میدهد که ایشان چیزی از دور شنیدهاند، وگرنه آنانکه آن روز در صحنه حضور داشتند میدانند که این تحلیل و گزارش چقدر دور از واقعیت است. به گمانم تکلیف خیلی از خبرهایی که کیهان به اسم تحلیل و خبر مستند و محکم تحویل مخاطبینش میدهد خوب روشن میشود.
2- شریعتمداری نوشته است:« انقلاب اسلامی، تنها انقلاب در جهان امروز است که همه ساله مشروعیت و مقبولیت خود را با حضور حماسی و بی نظیر مردم در یوم الله 22 بهمن به رخ جهانیان می کشد و با این حضور حماسی، تبلیغات مسموم و هجوم پرحجم دشمنان بیرونی را نقش بر آب می کند.»
نکته این است که درست است که راهپیمایی 22 بهمن جلوه ای مهم در حمایت مستمر مردم از نظام و انقلاب است و پس از 34 سال هنوز مردم سالگرد پیروزی انقلاب را با شور هرچه بیشتر جشن می گیرند، اما مشروعیت و مقبولیت نظام و انقلاب از طریق این راهپیمایی اثبات نمی شود، بلکه مشروعیت آن از طریق ولایت فقیه و مقبولیت آن هم از طریق انتخابات مکرر اثبات می شود. چون هرچقدر هم جمعیت فراوانی به میدان بیایند، مطمئناً به دلیل ویژگی های یک راهپیمایی، کمتر از حضور مردم در پای صندوق های رأی است، ضمن اینکه تعداد شرکت کنندگان راهپیمایی قابل شمارش دقیق نیست. اما بدیهی است که این حضور گسترده مردم با خستگیها و وقت گذاشتنهایی که دارد، بسیار حائز اهمیت است.
3- و یک نکته پایانی: آیا علمایی که بعد از حادثه قم با آقای لاریجانی تماس گرفتند و محکوم کردند، بعد از اقدام نمایندگان مجلس در «دو دو کردن» در حین سخنرانی رئیس جمهور که واکنش شدید رهبری را در دیدار با رئیس مجلس و روسای کمیسیون ها در پی داشت هم تماسی با رئیس جمهور منتخب مردم گرفتند تا اهانت نمایندگان به او را محکوم کنند؟!
[قسمتهایی از سخنان رهبری در این دیدار در 1/4/90 : «حادثه دیروز در مجلس [نسبت به رئیس جمهور] هم بنده را به شدت ناراحت کرد و هم به شدت نگران شدم. گاهی اوقات مسائلی پیش می آید که باید از آن به خدا پناه برد. ناراحتی ام به دلیل اهانت به رئیس جمهور بود. شما می توانید به رئیس جمهور تذکر بدهید، سوال کنید استیضاح کنید، ولی نمی توانید به هیچ کس توهین کنید به خصوص به رئیس جمهور، رئیس جمهور یک مقام محترم است در قانون اساسی. این رفتار اهانت آمیز ظلم بود، ناحق بود، گناه بود.
علنی بگویم که مجلس ظلم کرد و خلاف عدل کرد و گرفتار رذیلت شد؟! از آقای لاریجانی و معاونانش، نواب رئیس گله دارم. دیروز وقتی دو دو کردند، آقای لاریجانی باید صحبت آقای رئیس جمهور را متوقف می کرد و به جماعت اقلیتی که دو دو می کنند، حمله می کرد. اینها مجلس را جلوی مردم بی آبرو می کنند. باید آقای لاریجانی حمله می گردند به آنها. منتقد هستید از دولت، از رئیس جمهور می توانید بگوئید، حرفتان را بزنید و علاج جویانه وارد میدان شوید. یک جور هم برخورد خصمانه و کینه ورزانه است، معلوم است می خواهد ناخن بزند. خدا با شما اینطور سختگیری کند خوشتان می آید؟ ...شما می خواهید بگوئید مجلس با رئیس جمهور همراه نیست، خوب رأی ندهند، حرفش را نپذیرند. حق ندارند که به او توهین کنند.»(به نقل از هفته نامه 9دی،30/2/91)]
- ۹۱/۱۱/۲۳
مطلب خوبی بود استفاده کردیم.دست مریزاد.موفق و منصور باشید همواره