یادداشتهای قاسم بهرامیان

یادداشتهای قاسم بهرامیان
دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

راه ارتباطی در پیام رسانها

صفحه و کانال در پیام رسانها

صفحه در اینستاگرام

صفحه در اینستاگرام

آخرین نظرات
  • ۱۹ بهمن ۹۸، ۰۹:۲۳ - علی اصغر
    سلام
پیوندها
بایگانی
بایدها و نبایدهای توافق نهایی؛ با نگاهی به توافق ژنو


این مطلب در سایت خبر-تحلیلی خبرنو


به نظر نگارنده توافقنامه ژنو در مجموع در شرایط فعلی توافق بدی نیست، اما فقط برای 6 ماه و کوتاه مدت. به عبارت دیگر محدودیت‌های پذیرفته شده از طرف ایران در عدم گسترش فعالیت‌ها در نطنز و فردو و اراک اگر برای مدت کوتاه 6 ماه یا یک سال در طول مذاکرات یک سال آینده برای رسیدن به توافق نهایی باشد مساله‌ای نیست، اما برای بلندمدت یا همیشه مطمئناً به ضرر ایران است و با عزت ملی مردم ایران منافات دارد.

دولت و تیم مذاکره کننده اگر می‌بینند مردم، علماء و نخبگان نسبت به این توافقنامه واکنش منفی ندارند(با وجود انتقاداتی مانند آنچه در ادامه در بندهای «و» و «ز» آمده)، به این دلیل است که دولت در تبیین این توافقنامه می‌گوید ما غنی‌سازی خود را حفظ کرده‌ایم، مرکزی را تعطیل نکرده‌ایم، توقف پیشرفت در مراکز نطنز و فردو و اراک هم برای مدت 6 ماه و کوتاه مدت می‌باشد و در عین حال بعضی تحریمها هم برداشته شده است. اما اگر قرار باشد امکان گسترش فعالیتها در مراکز یادشده و یا غنی‌سازی بالاتر از 5 درصد در صورت نیاز، برای بلندمدت از ایران سلب شود، حتی اگر قرار باشد تحریمهای بیشتری لغو شود، قطعا برای مردم قابل پذیرش نخواهد بود.

لذا دولت و تیم مذاکره‌کننده در مذاکرات راه حل جامع و نهایی، در عین اینکه می‌توانند اقدامات اعتمادسازی را برای رفع نگرانی‌های ادعایی طرف مقابل بپذیرند(البته در محدوده‌ای که امنیت ملی کشور دچار خدشه نشود)، اما اگر نکات زیر مد نظر قرار نگیرد، نمی‌توان گفت موفقیتی حاصل شده است:

الف) در توافق ژنو آمده: «راه حل جامع نهایی متضمن یک برنامه غنی سازی با تعریف مشترک و محدودیت‌های عملی و اقدامات شفاف ساز به منظور تضمین ماهیت صلح آمیز برنامه هسته‌ای می‌باشد.»

عده‌ای از منتقدین معتقدند درست است که عبارت بالا به صورت رسمی می‌پذیرد که ادامه غنی‌سازی در ایران جزئی از هر راه حلی خواهد بود و به تعبیر آقای ظریف به حق غنی سازی ایران «احترام» می گذارد، اما شروط و محدودیت‌های ذکر شده در عبارات بالا و نیز در انتهای توافقنامه عملا منجر به پایمال شدن حق غنی‌سازی ایران خواهد ‌شد.

اما به نظر می‌رسد حال که دولت و تیم مذاکره کننده فعلی به صراحت اعلام کرده‌اند خط قرمز ما این است که هر راه حلی حتما باید شامل یک برنامه غنی سازی در خاک ایران توسط خودش و برای اهداف صلح آمیز باشد، در عین اینکه با چشمانی باز باید نظارت و مراقبت و روشنگری همراه با انصاف و تقوا داشت، اما به دولت و آنانکه رهبری آنها را فرزندان انقلاب نامیده‌اند نیز اعتماد کرد و از آنها خواست به آنچه گفته‌اند و رئیس جمهور در نامه خود به رهبری هم مرقوم کرده بودند، در مذاکرات سخت و مهم آینده هم پایبند باشند و در مذاکرات بر سر هر کدام از قیدهای ذکرشده در محدود کردن غنی‌سازی در مقابل زیاده خواهی‌ها بایستند و آنجا که هدف طرف مقابل رفع نگرانی نیست و به دنبال توقف پیشرفت نظام اسلامی است، با صراحت و شجاعت ایستادگی کنند.

کسی با اقداماتی که بهانه را از دست آنها بگیرد و نگرانی‌های ادعایی یا واقعی آنها را برطرف کند مخالف نیست، اما همه این اقدامات باید به گونه‌ای باشد که خدشه و توقفی در رفع نیازهای فعلی و آینده ما ایجاد ننماید و امنیت ملی کشور را در معرض آسیب قرار ندهد. و این یعنی اینکه مذاکراتی سخت و آزمونی مهم پیش روی دولت وجود دارد.

ب) در راه حل جامع، ایران باید قادر باشد در مراکز غنی‌سازی‌اش سانتریفیوژ اضافه کند و یا نسل پیشرفته آن را جایگزین نماید تا به سمت غنی‌سازی صنعتی برای اهداف صلح‌آمیز و تامین سوخت نیروگاه‌های فعلی و در دست ساخت حرکت نماید. زیرا تامین سوخت نیروگاهی مثل بوشهر نیازمند تولید انبوهی از اورانیوم غنی‌شده می‌باشد. البته اگر خط تولید اورانیوم غنی‌شده به اکسید اورانیوم غنی‌شده در ماههای آینده فعال گردد، بخشی از بهانه‌های غرب در استناد به انباشت اورانیوم غنی‌شده(اطلاعات بیشتر)[1] ضعیف خواهد شد.

ج) ما فعلاً تا سالها به سوخت 20 درصد نیاز نداریم(چون یک صفحه سوخت جدید در راکتور تهران کار گذاشته شده و قرار است نیمی از اورانیوم 20 درصد فعلی هم برای تولید صفحه سوخت 20 درصد تبدیل شود)، اما به هرحال در توافق جامع باید تکلیف نیاز احتمالی ایران به اورانیوم با غنای بالاتر از 5 درصد برای اهداف صلح‌آمیز روشن شود. به عنوان مثال می‌تواند در توافقنامه قید شود که اگر ایران به سوخت 20 درصد برای راکتور تحقیقاتی‌ و یا 60 درصد برای راکتورهای زیردریایی نیاز داشت و از طریق آژانس برای خرید آن اقدام کرد، ولی در یک بازه زمانی مشخصی پاسخ مناسب دریافت ننمود، خودش بتواند آن را تولید نماید.

د) ایران باید راکتور آب سنگین اراک را به عنوان جایگزین راکتور تهران برای تولید رادیودارو در آینده تکمیل کند تا هزینه‌های انجام شده در این سالها هدر نرود. ایران می‌تواند اقدامات اعتمادسازی از جمله تعهد بلندمدت برای عدم ایجاد تاسیسات بازفرآوری برای تولید پلوتونیوم بدهد، اما از اصل راکتور آب سنگین نباید عقب نشینی نماید.

ه) عده‌ای از منتقدین این نگرانی را مطرح می‌کنند که اگر طرف مقابل در گام کوتاه مدت و 6 ماهه این امتیازات را از ایران دریافت کرده است و همانطور که گفتیم بعضی از این امتیازات تنها برای مدت حداکثر یک ساله قابل پذیرش است، قرار است ما در مقابل رفع کامل تحریمها چه چیزهایی بدهیم؟

دقت در بخش نهایی توافقنامه ژنو[2] بخشی از آنچه مدّ نظر غرب است را نشان می‌دهد:

1- محدودیتهایی در غنی‌سازی که در بندهای الف و ب و ج درباره بایدها و نبایدهای آن صحبت شد.

2- تعهد به عدم بازفرآوری و ایجاد تاسیسات مرتبط با بازفرآوری در راکتورهای سبک و سنگین. البته گویا بازفرآوری در دستور کار ایران هم نبوده است، اما بر سر این امتیاز که نقش مهم و کلیدی در اثبات صلح آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران دارد باید امتیازات مهمی گرفت و ضعف توافق فعلی در عدم توازن بین تعهدات داده شده و امتیازات گرفته شده را برطرف نمود.(اطلاعات بیشتر درباره بازفرآوری در اینجا) [3]

3- رفع کامل نگرانی‌های مرتبط با رآکتور اراک. می‌توان بر سر آن مذاکره کرد و به توافقاتی با آزانس در مورد آن رسید، اما به شرطی که این رفع کامل نگرانی از طریق تعطیلی کامل راکتور اراک مدنظر نباشد.

4- اقدامات شفاف‌ساز و با نظارت بیشتر مورد توافق. ایران چون به صلح‌ آمیز بودن برنامه هسته‌ای خودش مطمئن است به صورت کلی از نظارت بیشتر ترسی ندارد، اما به هر حال در هر اقدامی باید امنیت ملی کشور مد نظر باشد و  از تجربیات گذشته که منجر به ترور دانشمندان ما و افشای اسرار ما شد نیز باید درس گرفت.

5- تصویب و اجرای پروتکل الحاقی[4] در چارچوب اختیارات رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی.

این بند برای طرف مقابل اهمیت بسیار زیادی دارد و اگر قرار باشد نظام آن را بپذیرد می‌بایست امتیازات بسیار زیادی در مقابل آن گرفته شود و چون نیازمند تصویب مجلس است، قدرت چانه زنی خوبی به تیم مذاکره کننده می‌دهد.

خاطرنشان می‌شود طبق آخرین اعلام آژانس در 2 ماه پیش، 145 کشور پروتکل الحاقی را امضا و 121 کشور از جمله تمام کشورهای 1+5 این پروتکل را اجرایی هم کرده‌اند.[5] ایران در سال 2003 در زمان دولت اصلاحات و در جریان مذاکرات 10 سال پیش به هنگامیکه رئیس جمهور فعلی مسوول مذاکرات بود، پروتکل را امضا نموده ولی هنوز به دلیل عدم تصویب مجلس اجرایی نکرده است.

و) در توافقنامه ژنو به نظر می‌رسد بعضی موارد تعهد شده از طرف ایران، قابلیت امتیازگیری بیشتری داشته است. مانند اورانیوم 20 درصد که تولید آن توسط ایران نقش بسیاری در کشاندن طرف مقابل به میز مذاکره  و قبول بعضی واقعیت‌های فناوری هسته‌ای ایران داشت، اما ایران در یک بند در کنار موارد دیگر آن را از برگ برنده‌هایش خارج کرده است. لذا در راه حل جامع باید مراقب بود بین تعهدات و امتیازات کسب شده توازن وجود داشته باشد. البته واقعیت مذاکره و چانه‌زنی چیزی است که نمی‌توان از کنار گود به راحتی به قضاوت درباره آن نشست.

ز) جلوگیری از تکرار وجود ابهام در تعهدات 1+5

در توافقنامه اخیر ژنو، بر خلاف تعهدات ایران که بسیار روشن و واضح و با ذکر جزئیات آمده، در چند مورد تعهدات مالی 1+5 مبهم و کلی ذکر گردیده و  موکول به توافقات بعدی شده است. به عنوان مثال:

1-  «بازگشت مبالغ مشخص از عواید فروش نفت ایران در خارج از کشور به ایران»

2- «یک کانال مالی به منظور تسهیلات تجارت امور انساندوستانه برای تامین نیازهای داخلی ایران با استفاده از درآمدهای نفتی ایران در خارج از کشور ایجاد خواهد شد.»

3- «افزایش آستانه برای اخذ مجوزهای اتحادیه اروپا جهت تبادلات مالی تجارت موارد غیرتحریمی تا مبلغ مورد توافق.»

معلوم نیست چرا مقدار دقیق این موارد در همین مذاکرات تعیین نشده و در توافقنامه تصریح نگردیده است، در حالیکه گویا ابعاد آن برای طرف مقابل مشخص می‌باشد. جان کری در کنفرانس خبری ژنو گفت:

« در این 6 ماه تحریم نفتی جای خودش می ماند که همین تحریم‌ها 25 میلیارد دلار درآمد ایران را تحت تأثیر قرار می دهد. طبق این توافق، ایران به 4.2 میلیارد دسترسی پیدا می‌کند ولی 16 میلیارد دلار از فروش نفت ایران بلوکه است.» [6]

این ابهامها فضا را بسیار برای شانه خالی کردن طرف مقابل برای انجام تعهداتش باز می‌گذارد و نقصی جدی در توافقنامه است.

و سخن آخر اینکه به نظر می‌رسد لازم است در دو سوی موافقان و مخالفان توافق ژنو واقع‌نگری بیشتری حاکم شود و به دور از بی‌انصافی و نیز هیجان‌زدگی به تیم مذاکره کننده کمک نمود در مذاکرات پیش رو به گونه‌ای حرکت کند که هم طرف مقابل در افکار عمومی خلع سلاح شود و هم خطوط قرمز نظام و منافع ملی کشور رعایت شود.

تماس با نویسنده: gh.bahramian@gmail.com



[1]  اطلاعات بیشتر در: http://www.khabarnew.ir/NSite/FullStory/?Id=42446 .

[3]  اطلاعات بیشتر در: http://www.khabarnew.ir/NSite/FullStory/?Id=42446 .

[5] سایت آژانس انرژی اتمی: www.iaea.org/safeguards/documents/AP_status_list.pdf

[6]  فارس، 3/9/92: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920903000069 .

  • قاسم بهرامیان

نظرات  (۱)

معرفی سایت چشم انداز نویسی و آینده پژوهی در مشهد با رویکرد دینی
irchashmandaz.ir
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی