چرا روحانی موضوع نظرسنجی را رسانهای کرد؟
حجت الاسلام روحانی در حاشیه جلسه
هیأت دولت در چهارشنبه گذشته به موضوعی اشاره کرد که باید کمی بیشتر در آن تامل
نمود:
«من خودم به دو دستگاه مهم نظرسنجی گفتم که در کشور نظرسنجی دقیق کنند و نظر مردم را بگیرند تا ببینیم این حرکت دولت که گامی به پیش گذاشته است، چقدر موافق و چقدر مخالف دارد، حتی اگر مخالفین راه این دولت یک درصد باشند، آن یک درصد حق دارند حرف بزنند و نقد کنند.»[[1]]
چند نکته پیرامون این سخنان رئیس جمهور قابل طرح است:
1- روشن است که پیرامون خیلی از موضوعات مورد توجه مسوولین و مراکز تصمیمگیر همواره نظرسنجیهایی صورت میگیرد و نتایج بعضی از آنها نیز محرمانه یا محدود باقی میماند، اما سوال مهم این است که چرا این بار رئیس جمهور درخواست نظرسنجی درباره مذاکره با آمریکا را رسانهای کرد؟
مطمئناً با این اقدام، خبرنگاران در فرصتهای بعدی پیگیر نتایج این نظرسنجیها خواهند بود. آیا قرار است در آینده از این نتایج برای ایجاد برخی فشارهای رسانهای و تبلیغاتی برای برداشتن قدمهایی دیگر کمک گرفته شود؟ آیا امکان ندارد که بعضی خط قرمزها کنار گذاشته شود؟ و یا...؟
2- به چه میزانی نظرسنجیهای انجام شده در کشور ما علمی است؟ آیا تعداد و ترکیب جامعه آماری درست انتخاب میشود؟
تجربه نتایج برخی نظرسنجیهای حساس قبلی از جمله در انتخابات ریاست جمهوری نشان میدهد که نتایج نظرسنجیها قابل اتکا نیست و حتی بر فرض صحت و دقت و رعایت امانت در هنگام نظرسنجی، نظر مخاطبین با دریافت اطلاعات بیشتر تغییر میکند و لذا نظر سنجی نمیتواند مبنا واقع شود.
در سال 84 دو روز قبل از انتخابات بر اساس متوسط 6 نظرسنجی معتبر، قالیباف دوم، احمدینژاد چهارم و کروبی ششم بود، اما بر اساس نتایج انتخابات قالیباف پنجم، احمدینژاد دوم و کروبی سوم شد.[[2]] در سال 92 هم نظرسنجیهای روزهای آخر، رای قالیباف و روحانی را حدود 30 درصد و انتخابات را دو مرحلهای پیشبینی می کرد، اما نتایج اختلاف بسیار زیادی با آن داشت.
3- آیا اصولاً نظرسنجی میتواند در فرایند تصمیمگیری درباره این قبیل موضوعات و شناخت درستی یا نادرستی جزئیات اقدامها و تاکتیکها مورد استناد قرار گیرد؟
اولاً، واضح است که این امکان وجود ندارد که درباره هر موضوع ریز و درشتی دائما به نظر مستقیم مردم مراجعه کرد.
ثانیاً، اگر قرار باشد مراجعهای هم صورت بگیرد، راه آن رفراندوم عمومی است و نه نظرسنجی محدود و گزینشی.
ثالثاً، برای رفراندوم هم باید برای موافقان و مخالفان موضوع مورد بحث این امکان فراهم باشد که دیدگاههایشان را صریح و مستقیم با مردم در میان بگذارند و مناظرات مفید برگزار شود تا مردم بتوانند بعد از شنیدن همه مباحث تصمیم خود را بگیرند. نه اینکه مانند همین موضوع تعامل یا مذاکره یا رابطه با آمریکا و سفر به نیویورک، دولت یک طرفه موضع خودش را مطرح کند و رسانه ملی اجازه نقد این دیدگاه را به مخالفان ندهد و حتی بررسی عملکرد هیأت ایرانی در نیویورک با دعوت یک مهمان موافق صورت بگیرد و برنامه مناظره جمعههای شبکه یک در چند هفته اخیر به موضوعاتی مثل دریاچه ارومیه و حوادث جادهای و نرخ ارز اختصاص یابد که البته در جای خود موضوعاتی مهم هستند، اما به موضوع روز و چالشبرانگیز جامعه بیتوجهی شود.
بنابراین این موضوع برای دولت و رئیس جمهور باید روشن باشد که نمیتوان با تکیه بر نظرسنجی میزان و درصد موافق و مخالف واقعی یک موضوع را به دست آورد.
همچنین اینکه یک رئیس جمهور، منتخب اکثریت مردم است(حتی با تنها 0.7 درصد بیشتر از نصف)، دلیلی بر درستی تمام اقدامات جزئی و کلی رئیس جمهور نمیباشد، چرا که اکثریت همین مردم در 4 سال و 8 سال پیش هم کسی را انتخاب کردند که اکنون مورد انتقاد تلویحی یا تصریحی رئیس جمهور محترم است و اگر مردم در 8 سال پیش از جزئیات مواضع او مطلع نبودند، اما در 4 سال پیش با علم و آگاهی بیشتری مجدداً او را و البته با رأی بیشتری انتخاب کردند.
- ۹۲/۰۷/۱۴