وقتی به یک وصیت صریح عمل نمیشود / لزوم بازنگری در سیاستهای نظارتی موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره)
وقتی به یک وصیت صریح عمل نمیشود
لزوم بازنگری در سیاستهای نظارتی موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره)
این مطلب در سایت خبری-تحلیلی خبرنو
خلاصه: اگر شخصی سخنی را به امام راحل نسبت دهد و هیچ سندی هم برای ادعایش نداشته باشد، مانند خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی، در کمال تعجب آقای انصاری این مورد را از وظایف نظارتی موسسه نمیدانند.
هفته گذشته حمید انصاری، قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(س)، ضمن مصاحبهای پیرامون اظهارات منتشر شده اخیر آقای هاشمی رفسنجانی درباره موضع حضرت امام(ره) در قبال رابطه با آمریکا، به مواردی از وظایف نظارتی این موسسه نیز اشاره کرد که تامل در آنها نشان میدهد که این موسسه در این سالها به صریح وصیت امام عظیم الشأن عمل نمیکرده است و ریشه اعتراضها به سکوت نادرست موسسه در قبال «انتسابهای بدون سند» به این بر میگردد که اصولاً موسسه این موضوع را وظیفه خودش نمیدانسته است.
حمید انصاری در بخشی از این مصاحبه می گوید:
«وظیفه نظارتی موسسه صرفا محدود به اموری است که موضوع آن نفیا و اثباتا به سندی از حضرت امام - اعم از اسناد مکتوب یا صوت و فیلم و عکس و یا جزئیات مستند مربوط به زندگی و رفتارهای عملی امام خمینی و زندگینامه ایشان- مرتبط باشد. بنا بر این اظهار نظر در موارد اصالت اسناد منتشر شده و پیگیری موارد ادعای جعل و تحریف و یا مخدوش معرفی کردن سند قطعی امام و برخورد با هر نوع دخل و تصرف در اسناد و آثار حضرت امام و یا برخورد با موارد توهین و افترا و دیگر عناوین مجرمانه از وظایف موسسه است که به تناسب موضوع و اهمیت و گستره انتشار مطلب، پیگیری لازم و حتی قضایی، و اطلاعرسانی عمومی انجام می شود.»(مصاحبه با سایت جماران،20/7/92)
توجه در جملات بالا نشان میدهد که وی یک حالت مهم را از بحث نظارتی موسسه خارج کرده است. توضیح اینکه مطالب مختلف منتسب شده به امام راحل در چند دسته قابل تقسیم میباشد:
1- سخنی به امام بزرگوار استناد شود که سند دارد، اما اصالت آن مشخص نیست. که آقای انصاری میگویند موسسه در مورد اصالت یا عدم اصالت سند اظهار نظر میکند.
2- سخنی از امام عظیم الشأن بوسیله خدشه در سند زیر سوال رود؛ مانند نامههای امام درباره نهضت آزادی و عزل آقای منتظری. که در این مورد نیز موسسه وارد میشود و از اصالت و درستی سند دفاع مینماید.
3- شخصی سخنی را به امام راحل نسبت دهد و هیچ سندی هم برای ادعایش نداشته باشد؛ مانند خاطرات افرادی مثل آقای هاشمی رفسنجانی.
در کمال تعجب آقای انصاری مورد سوم را از وظایف نظارتی موسسه نمیدانند. ایشان در جای دیگری از این مصاحبه به صورت صریح به این مورد اشاره میکنند:
«موسسه در مورد بررسی آن بخش از محتوای خاطرات که مربوط به نقل گفتوگوی گوینده از دیدار خصوصی با حضرت امام است -دیداری که سند قطعی بر وقوع یا عدم وقوع آن نداریم- ورود نمیکند و موضعی در نفی و اثبات نمیگیرد.» (مصاحبه با سایت جماران،20/7/92)
و این یعنی اینکه در همه این سالها مسوولین موسسه به یک وصیت امام راحل عمل نمیکردهاند و آن تصریح ایشان در انتهای وصیت نامهاشان بر این که «آنچه به من نسبت داده شده یا مىشود مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صداى من یا خط و امضاى من باشد، با تصدیق کارشناسان». یعنی اگر کسی چیزی را به امام نسبت داد که یا اصلا سندی برای آن نداشت و یا سند معتبری نداشت، موسسه باید طبق وصیت امام آن ادعا را تکذیب کند و زیر سوال ببرد:
« اکنون که من حاضرم، بعض نسبتهاى بى واقعیت به من داده مىشود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض مىکنم آنچه به من نسبت داده شده یا مىشود مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صداى من یا خط و امضاى من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیماى جمهورى اسلامى چیزى گفته باشم.»(وصیت نامه،ص80)
در حالیکه آقای انصاری می گویند وظیفه موسسه فقط بررسی اصالت اسناد ادعایی و یا رد ادعاهای جعل و تحریف و خدشه در اسناد صحیح است و نه رد انتسابهای بدون سند! و ایشان به خطا یا تغافل، «انتسابهای بدون سند» را «برداشت و اجتهاد و تفسیر سخنان امام» وانمود میکنند که موسسه وارد آن نمیشود!
لذا به نظر میرسد لازم است موسسه مزبور اگر حتی به جایگاه خطیر حضرت امام به عنوان بنیانگذار و رهبر جمهوری اسلامی ایران و اهمیت ادعاهای منتسب به ایشان توجه ندارد، لااقل از جنبه لزوم عمل به وصیت صریح ایشان، در سیاستهای موسسه بازنگری نماید و باب ادعاهای بدون سند از طرف هر کسی در هر جایگاهی درباره مواضع ایشان را برای همیشه ببندد.