نگاهی به آن روی سکه دیدگاههای رضایی1/دولت ائتلافی و دولت سایه
نگاهی به آن روی سکه دیدگاههای رضایی1
دولت ائتلافی و دولت سایه
این روزها محسن رضایی خود را یک کاندیدای بااخلاق، برنامهدار، نجیب و مقتدر معرفی می کند که با هر یک از این ویژگیها یکی از 3 نامزد را حذف میکند. بعد از مناظره احمدینژاد و موسوی، وقتی مناظره موسوی و رضایی برگزار شد، طرفداران رضایی در فضای فکری خودشان بهبه و چهچه راه انداختند و به قول خودشان اخلاق و منطق این دو را در مقابل هتاکی احمدی نژاد قرار دادند. بعد هم معلوم است که موسوی و کروبی که برنامه ندارند، احمدینژاد که هم «جیز» است و هم «هتاک»، پس نتیجه اخلاقیاش آن میشود که فقط برادر محسن خوب است.
خلاصه آنکه محسن رضایی یک کاندیدای بااخلاق و برنامهدار است که کسی را تخریب نمیکند(یعنی به کسی جز احمدینژاد اصلاً کاری ندارد و البته برای اینکه خیلی ضایع نشود 2 تا نقد هم به موسوی و کروبی میزند)، پس طبیعی است که به او کاری ندارند، با همه خوب است، با همه ائتلاف میکند، همه در خط انقلابند، همه به آرمانهای امام که در صحیفه آمده(نه در ذهن آقایان) معتقدند و در راه آن جهاد میکنند، همه سخنان رهبری را فصل الخطاب میدانند، هیچ انحرافی در شیوه مدیریتی و شیوه زندگی و منش مسوولان بخصوص بعد از رحلت امام پیدا نشده است، رهبری اصلاً از این حرفها نزده است، شیوع اشرافیگری در یک دوره و نفوذ سکولاریسم در دوره بعدی به تعبیر صریح رهبری اصلا اتفاق نیفتاده است، خلاصه همه خوبند و فقط روشهای اقتصادی اشتباه بوده است و او آمده تا «معمار نوین اقتصاد ایران»! باشد(البته من نفهمیدم معمار قدیمی که بوده است؟!). البته یادمان نرود که این «همه» که گفتم شامل احمدینژاد نمیشودها! البته یادم رفت که رضایی به دولت نهم هم اصلاً کار ندارد، فقط میگوید راه این دولت به سمت «پرتگاه» است، همین!(منبع)
با مقدمه فوق میخواهم نگاهی بیندازم به قسمت اول آن سوی دیدگاههای محسن رضایی.
الف) دولت ائتلافی
رضایی این روزها عبارت «دولت ائتلافی» را زیاد به کار میبرد، اما درباره جزئیات آن کمتر صحبت میکند. جرئیاتی که اگر تشریح شود نشان میدهد قرار است یک حلقه بسته جدید از مدیران دوباره تشکیل شود. او در آذر 87 در نامهای به رؤسای سه قوه، سران نظام و احزاب سیاسی کشور جزئیات طرحش را تشریح کرد. در اینجا قصد تحلیل این طرح را نداریم، اما جان کلام در نحوه تشکیل دولت ائتلافی نکات جالبی دارد:
«در دولت ائتلافی، تفاهمی بین نامزدهای ریاست جمهوریِ اصولگرا و ارزشی صورت میگیرد به این ترتیب که سی نفر از افراد کارآمد و متعهد که موفقیت آنها در مدیریت بخشهای مختلف کشور به اثبات رسیده باشد گردهم میآیند و هرچند نفری که نامزد احتمالی و اصولگرا و ارزشی هستند برنامه و تیم خود را برای اداره کشور به گروه سینفره ارائه و به سئوالات آنها پاسخ میدهند.گروه سینفره به کاندیداهای احتمالی نمره میدهند و نهایتاً یک یا دو نفر را بر میگزینند. در مرحله دوم یک همایش چهارصد نفره از افراد کارشناس و کارآمد و امتحان داده در مدیریت کشور و یا صاحب نظر در اداره جامعه، تشکیل و نتایج مرحله اول به آنها ارائه و اصلاحات لازم در نتیجه و مصوبات حلقه اول که همان جمع سی نفره است صورت می گیرد و یکی از دو نفر به عنوان کاندیدای نهایی برگزیده میشود.» (منبع)
تا اینجا مراحل معرفی کاندیدای نهایی است که البته یک سوال اساسی وجود دارد:
این 30 نفر و آن 400 نفر چگونه و توسط چه کسی انتخاب میشوند؟ خودشان خودشان را پیدا میکنند و گرد هم میآیند؟ ملاک چیست؟ ممکن است چندین گروه 30 نفره یا 400 نفره تشکیل شوند.
اما ادامه آن خیلی جالبتر است:
«در مرحله سوم(توافقنامه جمعی) هر سی نفر و نامزدهای انتخاباتی که حائز اکثریت رای نخبگان نشدند و نامزد تعیین شده، یک عهدی را امضا میکنند که دارای بندهای زیر است:
- فرد انتخاب شده بعنوان نامزد انتخابی گروه سی نفره با نامزد و یا نامزدهای دیگر رقابت میکند.
- هر سی نفر، از فرد انتخاب شده در انتخابات حمایت میکنند.
- فرد انتخاب شده از هر سی نفر و نامزدهای همراه دیگر در کابینه به هر شکلی که با آنها و با مجلس شورای اسلامی به توافق میرسد ( از مشاور گرفته تا معاون و یا وزیر ) استفاده میکند.
- فرد انتخاب شده در تمامی امور با گروه سینفره مشورت میکند.
- فرد انتخاب شده و هر سی نفر در چارچوب برنامه انتخاب شده، عمل میکنند.
- برنامه باید در چارچوب چشمانداز بیست ساله کشور باشد.
کلیه اقدامات صورت گرفته شفاف به مردم گفته میشود و از هر نوع اقدام پشت صحنه و غیر شفاف پرهیز میگردد. » (منبع)
به بند سوم خوب توجه کنید. فرد انتخاب شده تعهد میکند از آن 30 نفر اولیه و نامزدهای همراه دیگر به هر شکلی بالاخره در کابینه استفاده نماید و در تمامی امور! با آنها مشورت کند. اگر آن سوال مطرح شده در بالا هم را در نظر بیاورید، نتیجه این میشود که یک 30 نفر دور هم جمع میشوند و این دوره یکی رئیس جمهور است و بقیه وزیر و معاون و مشاور، دوره بعد یکی دیگر و بقیه جابجا میشوند، و... . واین یعنی همان حلقه بسته مدیران! و واضح است که به مرور زمان فساد ایجاد میکند. اسمش هم است دولت ائتلافی کارآمد و متعهد، ائتلاف 30 نفر با هم و اول متعهد به ارزشها و به مرور متعهد به همدیگر!
رضایی حرفهای قشنگی میزند که ادعای کارشناسی بودن آن را دارد، اما یک نگاه کوتاه نشان میدهد که چقدر کارشناسی است و چقدر با ادعاها سازگاری دارد.
البته این طرح ایشان برای انتخابات دهم با شکست مواجه شد و نتوانستند قالیباف یا ولایتی یا لاریجانی را راضی نمایند، اما هدف من از یادآوری این موضوع این بود که شاکله ذهنی ایشان و جزئیات نهفته در پس عبارت «دولت ائتلافی» را تشریح کنم.
ب) دولت سایه
در مناظره با آقای موسوی ایشان چند جملهای در مورد دولت سایه صحبت کردند و گفتند: «من یک دولت رسمی دارم و دولت در سایه شامل اتاق فکری با حضور سابقون و با تجربههاست که از منتقدان و اساتید دانشگاه هم در این دولت سایه استفاده خواهد شد و سه کار اصلی آن نظارت، مشورت دادن و رصد اوضاع و شرایط است، به گونهای که کشور با پیشبینیهای علمی این اتاق فکر هیچگاه دچار غافلگیری نمیشود» (منبع)
ایشان در این قسمت مثالی زدند که سایت تابناک آن را نیاورده است وآن اینکه مثلاً ما یک دفعه غافل نشویم و خشکسالی بیاید. کار این دولت سایه این است که هم نظارت بر کار وزرا مینماید و هم اوضاع و شرایط را رصد میکند. چند سوال:
- به نظر شما پیشبینی اینکه خشکسالی اتفاق میافتد یا خیر، باید توسط یک مرکز تحقیقاتی انجام شود و یا دولت متشکل از مسوولین قبلی؟ آیا این دولت اصلاً توانایی و تخصص این کار را دارد؟ (یادمان نرفته است که رهبری در سفرشان به شیراز پیشنهاد کردند یک مرکز تحقیقات خشکسالی در شیراز ایجاد شود)
- آقایان گویا دوست دارند نهادسازی کنند. برای هرکدام از این وظایفی که آقای رضایی نام میبرد اکنون مراکزی وجود دارد. یک وزیر و دولت به مجلس پاسخگو باشد و طبق خواستههای او عمل کند یا طبق نظرات دولت سایه؟
نمیدانم واقعاً فکر میکنند خیلی کارشناسی است؟!!
ادامه دارد...
- ۸۸/۰۳/۱۷