انتفاضه عدالت
غلامحسین الهام
22 خرداد 1388، یک روز نبود. تاریخ انقلاب اسلامی بود که در یک روز
متبلور شد. بدخواهان ملت بزرگ ایران انتظار آغازی بر پایان انقلاب داشتند،
ولی خدا نخواست و خوابشان آشفته شد. نه پایان انقلاب که پایانی بر
بیعدالتی و فساد گردید. پایانی بر زندگی سیاسی مرتدین از انقلاب و
«مترفین» امروز، دیروز جنگ حق و باطل بود. جنگ فقر و غنی. جنگ استکبار و
استضعاف بود. جنگ «احزاب». نفسهای مؤمنین در سینه میتپید. پابرهنگان از
آب و نان گذشته بودند و عزت و شرف خود را میجستند.
تاریخ از پیش چشمان ملت رژه میرفت، چشمها به «علی» دوخته شده بود. آیا آخرین ضربه بر پیکره اشرافیت بعد از انقلاب وارد خواهد شد؟
و یا «علی» باید به «مالک» فرمان بازگشت بدهد و حکمیت سیاه «مخملی!» را بپذیرد؟!
شیاطین از کمینگاههای خود سر برآورده بودند و دوستان خود را به شکستن
ساختارها و ارزشها دعوت میکردند. همه رسانههای شیطان فعال بودند.
«لعب» بعد از «جد» بود.(1) شهیدان به بازی گرفته شده بودند و بر
امواج خون پاکشان «هوس» قایقرانی میکرد، ولی ملت بیدار بود. هوشیار بود.
سینهها سپر «علی» بود و چشمها به مالک. تا آخرین ضربه را بر پیکره «کبر»
و «اشرافیت» وارد آورد و چنین شد. «ملت» پیروز شد. با رأی آزاد و پنهان
خود. میزان رأی آنان بود و با این رأی «احمدینژاد» دوبار مظهر و نماد
«عدالتخواهان» و «ولایت»مداران شد.
این بار سنگین بر این روح بلند و جسم بردبار فرود آمد و مردی که
همیشه عاشق ملت است و آیینه آرمانهایشان همچنان خدمتگزار آنان و حافظ شرف
و عزت و هویتشان محکم، مستقیم و تسلیمناپذیر، راستقامت، متوکل بر حق و
متوسل به ولیعصر(عج) باقی ماند.
میلیونها «سیدی» را در آخرین روزها بهعنوان «نود سیاسی» توزیع
کردند تا اعتقادات پاک او را خرافه بخوانند و صداقت او را انگ «دروغ»
بزنند و خدمتگزاری او را نیرنگ بدانند.
اما حقیقت ملت که اینک نه «هاله نور» که «خورشید ایمان» آنان بود، درخشید.
انتظار سبز فردا،به بار نشست و علف هرزههای سبز، از میانه برچیده شد.
مرد آرمانهای بلند انتظار دوباره به میخانه آمد تا خدمت «رندان» کند
و با لبخند «رهبر» به سوی دولت یار همپای ملت رشید و سربلند ایران، ره
بپیماید که آن روز، پایان غصهها است:
باورم نیست زبد عهدی ایام هنوز قصه غصه که در دولت یار آخر شد
مبارک باد بر ملت این تصمیم بلند
سرفراز باشی میهن من
1 ـ فقبحاً لفول الحدو اللعببعد الجد «خطبه حضرت زهرا(س)»
چه زشت است شکسته شدن شمشیرها و بازی کردن بعد از جد (شوخی گرفتن سرنوشت جامعه)
منبع: روزنامه ایران-88/3/24
- ۸۸/۰۳/۲۴