یادداشتهای قاسم بهرامیان

آقای مشایی خوب بود،اما خیلی دیر!

آقای احمدی نژاد، دارد خیلی دیر می‌شود!

سرانجام روز گذشته نامه مقام معظم رهبری به رئیس جمهور در مورد انتصاب مشایی به معاون اولی توسط سایت ایشان  منتشر شد:

بسمه تعالی
جناب آقای دکتر احمدی نژاد، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و تحیت

انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما است.

لازم است انتصاب مزبور ملغی و کان لم یکن اعلام گردد.
سیدعلی خامنه‌ای
27 /4/ 88

قبل از انتشار نامه  رهبری، سید احمد خاتمی هم در نمازجمعه دیروز تهران با اشاره به نامه رهبری، تاکید کرد: «با حسن ظنی که از رئیس جمهور محترم می شناسیم امیدواریم که در اسرع وقت این نظر تامین شود.»(منبع)

همچنین در بیانیه تعدادی از نمایندگان مجبس خبرگان رهبری نیز تلویحا به این موضوع اشاره شد و از رئیس جمهور خواستند: «از به کارگیری افرادی که موجب لطمه زدن به یکپارچگی دولت و حساسیت ویژه نخبگان و مردم ولایت مدار و دل سوزان نظام می شود، قاطعانه پرهیز کنند.»(منبع)

بعد از آنکه در خبر ساعت ۲۱ شبکه اول سیما نامه رهبری قرائت شد، در اخبار ساعت ۲۴ شبکه تهران از استعفای رحیم مشایی از معاون اولی خبر داده شد. به گزارش واحد مرکزی خبر،‌ متن کناره گیری مشایی به این شرح است(منبع خبر):

بسمه تعالی

اینجانب بعد از دستور مقام معظم رهبری خود را معاون اول رئیس جمهور نمی دانم و به عنوان یک سرباز ولایی در هر کجا که بتوانم به مردم عزیز کشور خدمت خواهم کرد .

اسفندیار رحیم مشایی

اما چند نکته:

۱- آنچه که قابل توجه و مهم است آنکه تاریخ نامه رهبری به حدود یک هفته پیش باز می گردد و لحن نامه رهبری نیز یک حکم حکومتی است که تبعیت بی چون و چرا از آن لازم بوده و از آن تاریخ اصولا معاون اولی مشایی مشروعیت قانونی و شرعی نداشته است. اما سوال جدی از احمدی نژاد و مشایی این است که چرا به این حکم رهبری در این یک هفته عمل نکرده اند؟ هرچند استعفای دیشب مشایی و متن آن مبنی بر حجیت نظر رهبری، بهتر از برکنارشدن او می باشد و تاحدودی شاید بعضی از گمانه زنی های شریعتمداری در یادداشت امروزش در کیهان را برطرف کند(البته باز هم می توان حالتهای بد را نیز در این زمان استعفا در نظر گرفت)، اما یک سوال همچنان از مشایی باقی می ماند و آن اینکه ایشان باید از روز ۲۷ تیر خود را معاون اول نمی دانستند، چرا این همه تاخیر از ایشان؟

۲- از رئیس جمهوری که شعار و رفتار متواتر او در زمینه های دیگر نشان دهنده ولایتمداری ایشان بوده است، بسیار تعجب دارد که در این یک هفته هیچ اقدامی در راستای اجرای حکم رهبری انجام نداده اند. و اکنون نیز که مشایی خود استعفا داده است، علاقمندان به ایشان همچنان منتظر پاسخ هر چه زودتر او به نامه رهبری هستند(که تا همین الان هم خیلی دیر شده است). امیدواریم احمدی نژاد پاسخی شایسته به دل نگرانیهای حامیانش دهد و بابت قصور و تقصیرهای احتمالی اش عذرخواهی را موجب فزونی عزتش بداند.
شاید آقای رئیس جمهور طبق تحلیل عده ای به دنبال متقاعد کردن رهبری بوده و یا اینکه به دنبال فرمولی برای برکناری مشایی برای پایین آوردن هزینه آن بوده، اما با این حکم رهبری جای درنگ باقی نمی مانده است. و چه خوب گفته است یک بنده خدایی که نمی شناسمش:
«شما را چه شده است که امروز در مقابل نظر رهبر انقلاب لحظه‌ها را از دست می‌دهید؟ چه کسی به شما گفته که فردا زنده خواهید بود تا فرمان ولی را اجرا کنید؟ و اگر فردا روزی بدون اجرای امر ولی از دنیا رحلت کنید، چه پاسخی برای توجیه تعلل خود ارائه خواهید کرد؟ »

۳- این حادثه باید درسهایی برای احمدی نژاد داشته باشد و  از باب «عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم» مطمئنم اگر با صدق و صبر و  اخلاص با این حادثه روبرو شود خیراتی فراوان برای او خواهد داشت. 
آقای احمدی نژاد فراموش نکنند که خواص و مسوولین به تناسب بزرگی مسوولیتشان در معرض خطاهای بزرگتری هستند و این توصیه امام بزرگوار خطاب به نمایندگان خبرگان را فراموش نکنند که: «الله الله در انتخاب اصحاب خود، الله الله در تعجیل تصمیم‌گیری خصوصاً در امور مهمه و باید بدانید و می‌دانید که انسان از اشتباه و خطا مأمون نیست. به مجرد احراز اشتباه و خطا از آن برگردید و اقرار به خطا کنید، که آن کمال انسانی است، توجیه و پافشاری در امر خطا، نقص و از شیطان است. در امور مهمه با کارشناسان مشورت کنید و جانب احتیاط را مراعات نمایید.»(منبع)

۴- با نگاه به یک حادثه تاریخی که در مطلب قبل در همین وبلاگ آوردم، نمی توان هر اختلاف نظر رئیس جمهور با رهبری را به حساب عدم ولایت پذیری ومخالفت با ولایت فقیه گذاشت. چرا که گاه رئیس جمهور با همه دلایلش تشخیصی را می دهد که آن تشخیص با نگاه حکیمانه رهبری مغایرت دارد. مهم این است که وقتی نظر ولی فقیه جنبه «حکم» می گیرد همه باید نظر ایشان را «فصل الخطاب» بدانند. به نظرم بهترین عنوان برای این ماجرا، همان عنوان یکی از یادداشتهای رجانیوز می باشد: «احمدی‌نژاد در آزمون اعتماد شخصی و تشخیص مولا»

۵- درباره مشایی انتقاداتی آشکار مطرح می شود که او بعضی را تکذیب کرده و به بعضی پاسخ داده که آخرین آن در گفتگو با ایرنا بوده است. باید مشخص شود که او دروغ می گوید و یا خیر. همچنین در بعضی موارد متاسفانه مستندات آن برای عموم مردم ارائه نمی شود و به اخبار پشت پرده ای اشاره می شود که نمی تواند اقناع در جامعه ایجاد کند(مانند بعضی موارد مطرح شده در یادداشت امروز کیهان).  البته بنده در یادداشتی در حالتهای مختلف، انتصاب مشایی را قابل نقد و اعتراض دانسته ام، اما باید توجه داشت که در هر انتقادی در مورد هر فرد هرچند بدی، نباید از جاده عدالت خارج شد که یکی از شاخه های عدالت، دلایل مستند در مورد اتهامات افراد است. شخصا اینگونه نمی توانم در مورد افراد صحبت کنم، اما شاید دیگران اطلاعاتی دارند که من ندارم. بنابراین ترجیح می دهم تحلیلهای مختلف را بخوانم و بعد از اطمینان قضاوت کنم.

۶- در سایت شخصی مشایی مطالبی در قسمتهای اخبار و "در رسانه" درج شده است که اگر خود او بر مطالب منتشر شده در سایتش نظارت داشته باشد، نشانه های بدی از دیدگاه مشایی را نمایان می نماید. مطالبی که عموما از طرف رسانه های مخالف دولت هم منتشر شده است :

الف) مطلب «مخالفت با یک انتصاب ; سهم خواهی، حسادت یا نادانی» همان مطلبی است که با عنوان «مخالفت برخی اصول گرایان با انتصاب مشایی حسادت است» در قالب یادداشتی توسط علی امامی در سایت تابناک با هدف ایجاد اختلاف و انحراف در بین علاقمندان به دولت درج شد و البته سایت مشایی همین را هم به نقل از تابناک آورده است! جالب آنکه بعد از این کپی برداری چند باره سایت مشایی، تابناک در مطلبی دیگر تعجب خود را از این مطلب در سایت مشایی ابراز می کند.

ب) سایت مشایی در مطلبی دیگر با عنوان «چرا مشایی نه؟ هتاکی به خدمتگزار با وفای مام میهن پایانی ندارد» به نقل از یک سایت دیگر، با ذکر ۴ گروه مخالف مشایی(تفرقه افکن، سهم خواه، مخالف احمدی نژاد و کسانی که فکرمی کنند مشایی کاندید انتخابات یازدهم خواهد شد!)، مخالفان دلسوز و طرفدار احمدی نژاد را در هیچ گروه مجزایی نمی داند و غیر مستقیم آنها را داخل در یکی از ۴ گروه می داند و عملاً به همه آنها توهین می نماید.

به نظر من اینها نشانه هایی است که باید به دقت در آنها تامل کرد.

۶- جدای از اینکه سیاسیون در مورد دلایل مخالفت با انتصاب مشایی چه چیزهایی می گویند، اما در مورد دلایل رهبری برای این نامه هنوز نمی توان مواردی برشمرد و باید منتظر ماند شاید گذر زمان مواردی را روشن نماید.
یادآوری می نمایم در ماجرای اظهارات مشایی در مورد مردم اسرائیل، همانطور که در مطلبی با عنوان «آقای رئیس جمهور! لطفاً توضیح دهید» آورده ام و برخلاف اظهارات بعضی اصولگرایان در این روزها، نوع واکنش و نگاه رهبری متفاوت با اظهارت غالب ۲ طرف ماجرا در آن روزها بود. ایشان ضمن غلط دانستن اظهارات مشایی، با جزئی و کوچک خواندن این مسئله از اینکه عده ای آن را وسیله ای برای «جریان‏سازى و مسئله ‏آفرینى در کشور» قرار دادند نیز انتقاد نمودند. 

۷- به نظر عقل ناقص بنده چند نکته در مورد تعبیرات رهبری در نامه اعلام لزوم ملغی شدن حکم انتصاب مشایی قابل توجه است:

الف) ایشان نمی گویند «استفاده» از مشایی در دولت «درست» نمی باشد، بلکه می فرمایند «انتصاب» آقای مشایی به «مصلحت» نمی باشد. یک وقت هست یک کسی به هیچ وجه شایستگی مثلا معاونت رئیس جمهور را ندارد، یک وقت هم هست به هر دلیلی انتصاب آن شخص به این سمت به مصلحت نمی‌باشد. به نظر بنده این نکته باید رمزگشایی شود و دوستان منتقد اصولگرا بهتر است کمی تامل نمایند. شاید هم نظر من کاملا اشتباه باشد و هیچ نکته ای وجود نداشته باشد، اما تجربه من در دقت در تعبیرات رهبری نشان داده است که ایشان در استفاده از کلمات دقت بسیار زیادی مصروف می نمایند.

ب) نکته بعد اینکه خوب است اصولگرایانی مانند توکلی، زاکانی و شریعتمداری توجه کنند که علی رغم دلایل و اتهامات مختلف اعتقادی، اخلاقی، سیاسی و امنیتی آنها در مورد مشایی، تعبیر رهبری در این نامه تنها این است که انتصاب مشایی به معاونت رئیس جمهور به مصلحت نیست. وگرنه در صورت پذیرش نظرات این دوستان، مشایی،به تعبیر آقای توکلی، حتی برای هیچ پست دیگر مدیریتی نیز صلاحیت ندارد. 

۸- و حرف آخر آنکه ما با هیچ کس عقد اخوت نبسته ایم، احمدی نژاد به دلیل پایبندی به گفتمان امام و انقلاب و پیروی از رهبری و ولایت فقیه محبوب ما شده است و به اندازه هر زاویه انحراف از این اصول، مغضوب ما می شود. اما نباید با بیش از اندازه بزرگ کردن یک ماجرا و بدون اطلاع از همه زوایای موضوع، سریع کسی را به عدم ولایت پذیری متهم نماییم. و البته می دانیم که هر کسی در معرض خطا و اشتباه است، اما مهمتر رفتار بعد از خطا می باشد.
ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا، وهب لنا من لدنک رحمة، انک انت الوهاب.

مطالب مرتبط :

احمدی نژاد و حامیانش هر دو اشتباه کردند!(از وبلاگ دولت اسلامی) - چهارشنبه هفتم مرداد 1388

آقای مشایی خوب بود،اما خیلی دیر! // آقای احمدی نژاد، دارد خیلی دیر می‌شود! - شنبه سوم مرداد 1388
نگاهی به اظهارنظرها درباره نامه رهبری به رئیس جمهور درمورد مشایی - پنجشنبه یکم مرداد 1388
آقای رئیس جمهور! لطفاً توضیح دهید - چهارشنبه سی و یکم تیر 1388