گزارش شبکه ضدجاسوسی کشور از مکالمات محرمانه موسویان
سه شنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۸۸، ۰۸:۴۸ ق.ظ
منبع: روزنامه ایران - 88/12/25
برگرفته از نخســتین جلـــد از ویژهنامههای نوروزی روزنامه ایران با عنوان «رمز عبور»
حسین موسویان از سالهای ابتدای دهه 60 از نزدیکان اکبر هاشمی رفسنجانی بود و در ابتدای دولت او به منظور بهبود روابط ایران و غرب، راهی آلمان شد. موسویان پس از بازگشت از آلمان، معاون بینالملل شورای عالی امنیت ملی شد و در پرونده هستهای از سال 84-81 سخنگوی تیم هستهای به ریاست حسن روحانی را بر عهده داشت. پس از روی کارآمدن دولت نهم، موسویان همراه با حسن روحانی به مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و در آنجا بیشتر مذاکرات با طرفهای انگلیسی، آلمانی و ژاپنی را ادامه داد.
اوایل اردیبهشت 1386، موسویان به اتهام ارتباطات مشکوک از سوی معاونت ضدجاسوسی وزارت اطلاعات بازداشت شد، اگرچه 10 روز بعد او پس از فشارهای گسترده به دستگاه قضایی، با وثیقه 200 میلیون تومانی آزاد شد. کشاکش وزارت اطلاعات که بر مجرمیت موسویان اصرار داشت و برخی اجزای دستگاه قضایی که تحت فشار تبرئه او را اعلام میکردند، یک سال طول کشید و در نهایت قاضی صلواتی رئیس شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران، موسویان را بنا به ماده 505 به 2 سال حبس که به مدت 5 سال تعلیق شده بود، محکوم کرد.
موسویان به حکم صادره اعتراض نکرد و پس از 20 روز این حکم قطعی شد. آنچه در ادامه میخوانید متن کامل حکم سیدحسین موسویان که به اتهام اقدام علیه امنیت ملی محکوم شده است.
در مورخه 14/11/1387 شعبه 5 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به تصدی امضاکننده ذیل تشکیل پرونده کلاسه 91/90/ط/د/86 اتهامی آقای سیدحسین موسویان فرزند سیدمحمود تحت نظر است. لذا با توجه به محتویات پرونده و استماع آخرین دفاعیات متهم و ارائه لوایح دفاعیه وکلای تعیینی و متهم ختم رسیدگی را اعلام و به شرح زیر مبادرت به صدور رأی مینماید.
رأی دادگاه
درخصوص اتهام آقای سیدحسین موسویان فرزند سیدمحمود متولد 1336 اهل کاشان ساکن تهران، معاون بینالملل مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام فاقد سابقه محکومیت کیفری، متأهل آزاد به قید تودیع وثیقه دائر بر اقدام علیه امنیت کشور از طریق دراختیار قرار دادن عمدی تصمیمات راجع به سیاست داخلی و خارجی کشور به افرادی که فاقد صلاحیت هستند و جمعآوری اطلاعات دارای طبقهبندی با پوشش مسئولین نظام یا به هر نحو دیگر با هدف اخلال در امنیت کشور.
گردش کار پرونده
آقای موسویان در سال 1367 از مجلس به وزارت امور خارجه منتقل و ریاست اداره پانزدهم را عهدهدار شده و یک سال بعد مدیرکل اروپای غربی وزارت امور خارجه میگردد و علاوه بر این سمتهایی از قبیل: مشاور عالی شرکت ایران خودرو، مشاور سازمان منطقه آزاد کیش، مشاور بینالملل وزیر نفت و هفت سال نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در آلمان از سال 1369 تا 1376، دبیر کمیته سیاست خارجی شورای عالی امنیت ملی، فعالیت در تیم اول مذاکرهکننده هستهای و معاونت بینالملل مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را داشته است، نامبرده همزمان با اشتغال در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به صورت غیرحضوری و مکاتبهای در دانشگاه کنت انگلیس تحصیل و مدرک دکترای خود را در رشته روابط بینالملل دریافت نموده است، تا اینکه وزارت اطلاعات در مورخه 8/2/1386 طی گزارشی دائر بر اینکه نامبرده طی سال 85 ملاقاتهایی را با اتباع و دیپلماتهای بیگانه انجام داده و در این ملاقاتها به طور غیرمعمول برخی از سیاستها و اطلاعات طبقهبندی شده نظام از جمله پرونده هستهای را به طرف مقابل منتقل نموده و نوع عملکرد و اقدامات آقای موسویان در دوره فعالیت در تیم هستهای و ارتباطات غیرمتعارف با بیگانگان در داخل و خارج از کشور، عدم صداقت در رفتارهای سیاسی و بویژه مغایرت اقدامات و اظهارات ایشان در ملاقاتهای مربوط به فعالیتهای هستهای با نمایندگان سه کشور اروپایی با گزارشات ارائه شده به مسئولین نظام، اصرار بر تعلیق و توقف فعالیتهای صلحآمیز هستهای و انطباق دیدگاهها و عملکرد وی با رویکرد دشمنان نظام در این عرصه موجب گردیده که مشارالیه به عنوان یک مظنون در تور کنترلی و اطلاعاتی قرار گرفته و تقاضای دستگیری متهم را نموده است که پس از دستگیری متهم و بازرسی از منزل و محل کار وی تعداد قابل توجهی اسناد و مدارک دارای طبقهبندی حفاظتی، سری و به کلی سری مربوط به سفارت جمهوری اسلامی ایران در آلمان را که با خود به ایران آورده و همچنین بولتنها و اوراق و لوح فشرده مرتبط به موضوع هستهای کشف گردیده است و در پی بازجوییهای مفصل از متهم مشخص میگردد که با توجه به ترددهای مکرر به انگلیس و ارتباط گسترده وی با دیپلماتها و سفرای کشورهای مختلف منجمله سفرای سابق و جدید انگلیس (دالتون و آدامز) و ماتیو گلد (معاون سفیر و افسر اطلاعات انگلیس) و سفیر ژاپن و استرالیا جانساورز مدیرکل سیاسی وزارت خارجه انگلیس ملاقاتهایی خارج از شرح وظایف با سفرا و دیپلماتهای خارجی مستقر در تهران داشته و متأسفانه در این ملاقاتها و مذاکرات خصوصی گسترده بدون توجه به ملاحظات و محدودیتهای امنیتی و ارائه اطلاعات فلهای به طرفهای اروپایی تلاش جهت برجسته کردن اختلافات میان مسئولین در داخل کشور و ارائه تذکرات و هشدارهای لازم به بیگانگان (بویژه نمایندگان سه کشور اروپایی) درخصوص خطرات حاصل از تغییرات مدیریت کلان کشور پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 و تأکید آنها مبنی بر ضرورت شتاب در اقدامات سیاسی قبل از تغییرات دولت و درخواست رهنمود از بیگانگان درخصوص نحوه تصمیمگیری و سیاستگذاری در داخل کشور (بویژه در موضوع فعالیتهای هستهای) و اظهار این نکته که دیدگاههای شما را به عنوان نظرات خود در داخل کشور مطرح مینمایم و هماهنگی با دیپلماتهای خارجی جهت اخذ دیدگاههای آنها و طرح مواردی در قالب نحوه متقاعدکردن مقامات داخلی جهت توقف و تعلیق فعالیتهای هستهای و تبیین نقاط ضعف و مشکلات برخی مسئولان و مدیران جدید کشور در نزد بیگانگان و ارائه نکاتی که در جهت تفوق بیگانگان به این مقامات، در مذاکرات مؤثر میباشد (منجمله تبیین نقاط ضعف آقای هاشمی ثمره در مذاکرات دیپلماتیک در نزد سفیر ژاپن در تهران در زمان مسافرت و مأموریت نامبرده به عنوان نماینده ویژه رئیسجمهوری به ژاپن) و طرح برخی مشکلات و اختلافات داخلی در نزد بیگانگان مانند:
- اختلافات میان شورای عالی امنیت ملی و وزارت امورخارجه.
- رویکردها و دیدگاههای موجود در عرصههای سیاسی و اجتماعی و اختلافات موجود در این زمینه (حمایت سپاه از آقای قالیباف و حمایت بسیج از (آقای احمدینژاد).
- اختلاف نظر بین تیم جدید هستهای با تیم قبلی
- تلاش جهت تضعیف ریاست محترم جمهوری، تحقیر ایشان در جلسات مختلف و طرح مکرر عدم پذیرش رئیسجمهوری از سوی مراجع در قم.
- تبیین رویکردهای آیتالله هاشمی رفسنجانی (زیدعزه) نسبت به دولت، انتخابات و دیگر مسائل مطرح.
- اصرار و تأکید بر این نکته که نتایج حاصل از انتخابات خبرگان و شوراها در آذر 1385 تضعیف جایگاه و موقعیت دولت و بویژه ریاست محترم جمهور بوده است.
- بیاعتمادی ریاست جمهوری به شورای عالی امنیت ملی و وزارت امورخارجه.
- انتساب مواردی چون مخالفت مقام معظم رهبری با حضور آقای هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 و دستور معظم له به سپاه و بسیج جهت عدم ممانعت از پیروزی آقای هاشمی در انتخابات را در ملاقاتها مطرح نموده که اطلاعات فوق از CD ملاقاتها که 3 بار توسط مترجم رسمی دادگستری ترجمه شده و از اقدامات کنترلی به دست آمده است (متن پیاده شده مکالمات وی با افراد بیگانه فاقد صلاحیت که در سه مرحله ترجمه شده:
1- توسط کارشناسان وزارت اطلاعات
2- توسط دارالترجمه رسمی
3- توسط یک مترجم رسمی به دستور بازپرس) هرچند که متهم اطلاعات ارائه شده در ملاقاتها را فاقد جنبه حفاظتی طبقهبندی و سری میداند و بر رسانهای بودن مطالب مطرح شده تأکید مینماید ولی همان طوری که بازپرس محترم در بند 5 قرار مجرمیت آورده «متهم اظهارداشته تمامی مطالب طرح شده در مکالمات و اطلاعات منتقل شده قبلاً در یک یا چند رسانه دیداری، شنیداری یا الکترونیکی بیان شده است که البته هرچند چنین بیانی صحیح نیست و مواردی از اطلاعات انتقالی یا به هیچ عنوان در رسانهها طرح نشده است یا این که به صورت ناقص آن هم بدون نتیجهگیری آمده است و اصولاً از نظر میزان اطلاعات دریافتی از رسانهها و مکالمات متهم تفاوت فاحشی یافت میگردد لیکن با فرض صحت ادعای متهم بر افراد مطلع و آگاه به مسائل امنیتی و سیاسی پوشیده نیست که میان دریافت خبر، ارزیابی و تأیید آن فاصله مهم وجود دارد و اصولاً افراد اطلاعاتی اگر بخواهند براساس یک خبر واصله تصمیمی بگیرند حتماً باید آن را ارزیابی نموده و پس از احراز صحت و سقم موضوع، تصمیم سازی نمایند که نقش متهم در این میان دقیقاً همین بوده است که ضمن انتقال قدرت ارزیابی و تصمیمگیری به سرویسهای اطلاعاتی اجنبی اطلاعات جامعتری را نیز دراختیار ایشان قرار میداده است چرا که متهم به لحاظ ویژگیهای منحصر به فرد خود از قبیل آگاهیهای شخصی، نفوذ در حاکمیت، مصاحبت با رجال سیاسی و تصمیم ساز مملکتی بهترین گزینه برای حصول شوم سرویسهای اطلاعاتی اجنبی بوده است.» از طرفی متهم فعالیتهای شورای عالی امنیت ملی و دیپلماسی کشور در کیس هستهای را در قالب یک کتاب منتشر و وقتی که مقام معظم رهبری با انتشار کتاب مخالفت مینماید مشارالیه درصدد انتشار مطالب (با اندک تغییراتی در ادبیات موضوع) در سایت آفتاب بوده است. از طرفی متهم با مؤسسه بینالمللی استراتژیک IISS به مدیریت جان چیپ من از طریق احتشامی و مولوی (که متعاقباً وضعیت آنها تشریح خواهد شد) آشنا و به عضویت آن درآمده است و این مؤسسه از جمله مطرحترین مراکز مطالعاتی تحقیقاتی و پژوهشی جهان است و به صورت تخصصی در خصوص مسائل اطلاعاتی، امنیتی و نظامی در سراسر دنیا مشغول به فعالیت پژوهشی میباشد و دفتر اصلی آن در لندن قرار دارد و علیرغم اشتهار به غیردولتی بودن اطلاعات موثق حکایت از پیوند عمیق و رسمی آن با مراکز دولتی و از جمله وزارت خارجه انگلیس دارد. به طور مثال در مورخ28/3/1386 وزارت خارجه انگلیس کنفرانسی را با عنوان «تحولات اجتماعی، اقتصادی ایران از زمان دولت احمدینژاد و آثار سیاسی آن بر حکومت ایران» برگزار نمود که محل برگزاری آن همین مؤسسه بوده است و براساس اقدامات کنترلی و عملیاتی به عمل آمده عضویت برخی از عناصر اطلاعاتی و نظامی خصوصاً افراد نظامی بازنشسته در مؤسسه فوق مسجل گردیده و در نهایت محورهای مطالعاتی، پژوهشی و جمعآوری اطلاعات این مرکز با دیگر شواهد و قرائن موجود، ارتباط آن به سرویسهای اطلاعاتی انگلیس را محرز مینماید. بدیهی است که امروزه سرویسهای اطلاعاتی با بهرهبرداری از این مؤسسات به دلیل پوشش بسیار مناسب آن نسبت به اخذ اطلاعات و شناسایی و نشان کردن افراد مورد نظر خود اقدام مینماید.
مضافاً اینکه مؤسساتی نظیر IISS با بنیه عملی قوی و تجارب موفق در امر براندازی نرم خصوصاً در حوزه آسیای میانه، در سالهای اخیر توجه و توان خود را معطوف به ایران نموده و درصدد ضربه زدن به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران میباشند از طرفی معرفین متهم به مؤسسه فوقالذکر آقایان رضا مولوی و انوشیروان احتشامی بودهاند:
- رضا مولوی فرزند سرلشکر زمان طاغوت امیرمحسن مولوی بوده که از 14 سالگی برای ادامه تحصیل به امریکا عزیمت نموده و در سال1352 به ایران مراجعت و از سال1360 ویزای دائم امریکایی خود را از دست داده و ویزای دائم انگلیس اخذ مینماید ایشان داماد حمیدخان بختیار از بستگان و نزدیکان شاپور بختیار است و نامبرده در سال1373 به اتهام جمعآوری اطلاعات، پرداخت رشوه و عضویت در فراماسونری دستگیر و تحت پیگرد قضایی قرار میگیرد و آقای موسویان نامبرده را فردی کاملاً غیرسیاسی و باسابقه کار اقتصادی معرفی و از وی جهت ادیت انگلیسی مجله نشنال اینترست مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام استفاده کرده است.
- انوشیروان احتشامی در حال حاضر رئیس دانشکده روابط بینالملل دانشگاه دورهام انگلیس میباشد و حضور ایشان در چنین جایگاهی مبین اعتماد انگلیسیها به وی و تعهدی است که وی در قبال آنها دارد. ایشان در واقع خصلتهای یک انگلیسی به تمام معنی را دارد که توانسته به واسطه جایگاه علمی، اعتماد مسئولین عالیرتبه نظام را به خود جلب کند، آشنایی با برخی از مسئولین نظام، شناسایی و جذب آنها جهت ادامه تحصیل در انگلیس میتواند از جمله قرائن توجه سرویس اطلاعاتی به وی باشد. از طرفی آقای موسویان ملاقاتهایی با سفیر ژاپن (با توجه به اینکه براساس اعلام معاونت ضدجاسوسی وزارت اطلاعات، سرویس اطلاعاتی کشور ژاپن که وظیفه جمعآوری اطلاعات و اخبار مورد نیاز خود را بر عهده دارد در قالب یک اداره کل در وزارت خارجه فعال بوده و از دیپلماتهای سفارت برای فعالیتهای اطلاعاتی استفاده مینماید. لذا برخی افراد سفارت ژاپن در واقع مسئول سرویس اطلاعاتی آن کشور در جمهوری اسلامی ایران محسوب میگردند و از طرفی سرویس اطلاعات ژاپن با سازمان اطلاعات امریکا ارتباط فعال و تبادل اطلاعات دارد) و جان ساورز «مدیرکل وزارت امور خارجه انگلیس» و میتواسیتون گلد (فردی یهودی که کاردار و دبیر اول سیاسی سفارت انگلیس در تهران بوده و هماکنون مسئول کمیته مشترک اطلاعات دفاعی انگلیس در سفارت انگلستان در امریکا است) و جفری دوین آدافر (سفیر فعلی انگلیس در تهران) و نایجل شیفرالد (شاین ول) (مشاور اصلی تونیبلر نخستوزیر اسبق انگلیس) و ریچارد دالتون «نقش زیادی در تدوین جهتگیری سیاستهای انگلیس در خصوص خاورمیانه داشته است» که باتوجه به آشنایی دقیق آقای موسویان به فن دیپلماسی و مسئولیتهایش در وزارت امور خارجه و خصوصاً سفارت ایران در آلمان آن هم در شرایط زمانی خاص به این معنی آگاهی داشته است که در تمامی سفارتخانهها و مؤسسات تحقیقاتی و مطالعاتی، افسران اطلاعاتی تحت پوشش کاردار، سفیر یا ... مشغول امور مربوط به وظیفه خود هستند پس باید در تمامی مناسبات خود این فرض را که طرف مقابل افسر اطلاعاتی است مدنظر قرار میداد و با لحاظ نمودن قوانین و بخشنامههای موجود و رعایت مسائل حفاظتی و امنیتی حفاظت و صیانت از اصول و ارزشهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و جلوگیری از نفوذ و بهرهبرداری بیگانگان و عواملشان از اخبار و اطلاعات موجود نزد خویش را مینمود نه اینکه بدون توجه به ملاحظات و محدودیتهای امنیتی اطلاعات را فلهای به طرف مقابل منتقل نماید و اینکه ایشان ادعا کرده طرف مقابل را تخلیه اطلاعاتی نموده قابل قبول نیست زیرا بطور مثال در ملاقات با جان چیپ من که به تمامی سؤالات جان دقیق، مبسوط و جامع پاسخ میدهد و وقتی متهم از جان چیپ سؤال میکند ایشان به طرز ماهرانهای فقط یک یا دو جمله مختصر پاسخگو است که بهعنوان مثال میتوان به برخی مکالمات متهم با بیگانگان بهشرح زیر اشاره کرد.
1- مورخ 23/8/85 خطاب سفیر ژاپن: سفیر «... میخواستم نظر شما را در خصوص هاشمیثمره بپرسم.
موسویان: او رادیکال و در عین حال آدم خوبی است. وی نزدیکترین فرد به رئیسجمهور ایران در زمینه سیاست خارجی و خیلی بر روی او تأثیرگذار است. شما نمیتوانید هاشمیثمره را با آقای لاریجانی مقایسه کنید. آقای لاریجانی با رهبر همین رابطه را دارد و هاشمیثمره این ارتباط را با احمدینژاد دارد. احمدینژاد به هاشمیثمره بیشتر از همه اعتقاد دارد حتی بیشتر از وزیر امور خارجه و علی لاریجانی. بنابراین منوچهر متکی و علی لاریجانی از این موضوع ناراحت هستند.
سفیر: لاریجانی و متکی مایلند این موضوع حل بشود ولی نه از راه برخورد. موسویان: بله، آنها این موضوع را دخالت میدانند. لاریجانی مسئول این قصه است ولی او درباره چه چیزی صحبت بکند. زمانی که آقای روحانی مسئول گروه بودند ارتباط با وزارت امور خارجه خیلی خوب بود حتی با رئیسجمهور و به عبارتی ما یک کشتی بودیم و هیچکس کار انفرادی انجام نمیداد ولی در حال حاضر اینطور نیست. یک کشمکش بین شورای عالی امنیت ملی و دیگران وجود دارد. مشکل از آنجا ناشی شد که تیم مذاکره کننده تغییر کرد. تیم قبلی مذاکره کنند. همه از وزارت خارجه بودند... از طرف دیگر رئیسجمهور به این تیم و وزارت امور خارجه و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی اعتقادی ندارد...»
2- گفتوگوی مورخ 11/9/85 که مخاطب آن سفیر انگلستان است: «یک دیدگاه در ایران وجود دارد و آن اینکه بخاطر مسئله انتخابات در امریکا و مشکلات بهوجود آمده در عراق و افغانستان و موضوع لبنان امریکاییها قادر نیستند راهحلی برای بند 41 قطعنامه پیدا کنند و بتوانند تأثیرگذار باشند. دیروز با علی لاریجانی صحبت کردم. میگفت چندهفتهای است دارد فکر میکند و روی این موضوع کار میکند. در این رابطه مذاکره نیز نمودهاند ولی فاقد نتیجه بوده و آنها هیچ قطعنامهای نتوانستند صادر کنند و به تصویب برسانند ولی من به علی لاریجانی گفتم که احتمال قطعنامه وجود خواهد داشت حالا محتوای قطعنامه چه باشد بحث دیگری است ولی قعطنامه و بند 41 وجود دارد. علی لاریجانی با گفتن «نه» تعجب خود را ابراز داشت گفت مطمئن هستی؟ دو ماه قبل هم میخواستند قطعنامه صادر کنند! یعنی در کل طبق بند 41 قطعنامه وجود خواهد داشت چون امریکا درگیر این مسئله است. آقای سفیر، علی لاریجانی و اینها این دیدگاه را دارند.»
متهم در همین مکالمه و بعد از گفتوگویی کوتاه اظهار میدارد: «در این رابطه سه سناریو و طرح در مقامات بالای کشور مطرح است که به دست من رسیده که خدمت شما عرض میکنم: اول آنکه قطعنامه علیه ایران صادر میشود و خیلی هم جدی است و محتوای قطعنامه قابل تأمل است و برای وضعیت سیاسی و اقتصادی ایران مشکلساز خواهد شد. دوم اینکه قطعنامه خیلی سریع به تصویب میرسد اما بیشتر انتقادی است و در نهایت جدی و مهم نیست فقط به عنوان یک ملامت خواهد بود و دیگر مشکلات، امریکا میخواهد وجههاش حفظ شود و قادر نخواهد بود چیزی را به اجرا بگذارد محتوای قطعنامه نگران کننده نیست فقط برای آرشیو است، بدون محتوا و اصلاً نگران کننده نیست. سناریوی شماره سه میگوید آنها قادر به انجام کاری علیه ایران نیستند. این سناریو را مخصوصاً احمدینژاد و یکسری از افراد شورای عالی امنیت ملی موافق هستند.
وزارت امور خارجه بیشتر با سناریوی شماره 2 موافق هستند و هیچکس سناریوی شماره یک را قبول ندارد.»
در ادامه همان گفتوگوی مورخ 11/9/85 با سفیر انگلیس میگوید: «... احمدی نژاد از طرف رهبری حمایت میشود. در دو سال گذشته هر امضا مشکلات واقعی ایجاد کرده است. «جفری» باور کنید نزدیک بود آقای ظریف در سال 1998 به خاطر امضا زندان برود. این فایل خیلی سخت و خطرناک است و مشخص نیست بتوانند یک فایل پیدا کنند. در شورای عالی امنیت با شدت و قدرت به دنبال بازنگری در سیاست هستند. همین طور بازنگری در NPT و پروتکل... یک ملاقات با دکتر روحانی درباره نطنز داشتم گفت پیشرفتهایی وجود داشته است. دکتر روحانی به نطنز رفته بود. او به من گفت شانس این را خواهند داشت.»
3- گفتوگوی متهم در مورخ 17/12/83 با میتوگلد: «... آقای روحانی در مذاکراتشان اعلام کردند که با تضمین بلندمدت موافق هستند. البته من این موضوع را نپذیرفتم ولی دکتر روحانی این را گفته بود. به هر حال من معتقد هستم آقای روحانی مواردی را با شما مذاکره کرده که ایران سر آن موافقت پیدا نکرده است. چون من میدانم که عوامل داخلی آن را رد میکنند. گفتههای دکتر روحانی فقط برای این است که به اروپائیان کمک بکند که به نظراتی برسند...»
گفتوگوی متهم در مورخ 25/12/83 با میتوگلد: «گلد: شما جلسهای با رهبر در روز شنبه داشتید. نتیجه جلسه چه شد؟ موسویان: نه روز شنبه ما جلسهای با رهبر نداشتیم.»
اندکی پس از اتمام مکالمه با میتوگلد سریعاً متهم در جهت تحصیل اطلاعات محرمانه مطرح شده در جلسه خدمت مقام معظم رهبری با دکتر حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی تماس حاصل نموده و با زیرکی تمام ایشان را تخلیه اطلاعاتی مینماید که متأسفانه صحبتهای آقای روحانی با متهم بنابر این دلایل فنی – بخش عمده آن – قابل بهرهبرداری نبوده است ضمن این که به لحاظ روابط پیچیده متهم از این که آیا مطالب تحصیل شده از مکالمه تلفنی با جناب آقای دکتر حسن روحانی را به میتوگلد متصل نموده است یا خیر؟ اطلاع دقیقی در دست نیست، اما در این نکته که بلافاصله پس از پایان مکالمه با میتوگلد در جهت تخلیه اطلاعاتی دبیر شورای عالی امنیت ملی اقدام نموده است هیچ شکی وجود ندارد.
4- گفتوگوی متهم در مورخ 5/9/85 با جان چیپ من:
«... متوجه شدم مشکل از کجا است وزارت امور خارجه نمیخواهد در این کنفرانس از طرف شورای عالی امنیت ملی کسی حضور داشته باشد. آنها میخواهند در سطح وزارت امور خارجه برگزار کنند. بین خودمان باشد، دو سه ماهی است که بین وزارت امور خارجه و شورای عالی امنیت ملی یعنی علی لاریجانی و منوچهر متکی اختلاف وجود دارد. وزارت امور خارجه میخواهد فقط متکی در این کنفرانس شرکت کند...»
همچنین متهم در همین مکالمه با رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک لندن IISS خطاب به وی اظهار می دارد: «... من 100 درصد مطمئن هستم اگر آقای متکی برنامه حضور در کنفرانس را داشته باشد، آقای موحدیان سفیر ایران در انگلیس این موضوع را قبل از اینکه شما چیزی بگویید، خیلی فعال طی این دو هفته پیگیری خواهد کرد. اگر موحدیان به شما بگوید مطمئن باشید متکی در کنفرانس شرکت خواهد نمود. موحدیان گفت: دعوتنامه را میفرستد. مطمئن باشید این مشکل توسط باقری صورت گرفته و متکی و علی لاریجانی نیز اطلاعی ندارند، البته من از طریق تلفن به لاریجانی گفتهام. مشکل این است اگر باقری بگوید، متکی شرکت خواهد کرد. حال آنکه مشکل لاریجانی چطور حل خواهد شد، جای سؤال دارد.»
ضمناً متهم در همین مکالمه اضافه مینماید: «... آقای لاریجانی نماینده رهبر در شورای عالی امنیت ملی است. لاریجانی و متکی سکاندار سیاست خارجی ایران هستند و اگر بخواهند موضوعی را هدایت کنند، طی یک نامه از رهبر سؤال میکنند. برقراری ارتباط با رهبری برای لاریجانی آسانتر است. در حال حاضر افراد عالیرتبه و مهم: اول لاریجانی، دوم روحانی، سوم متکی و چهارم ولایتی است، ولی برای شرکت در کنفرانس اول لاریجانی بعد ایشان متکی و روحانی و چهارم ولایتی است.»
5- گفتوگوی مورخ 13/9/85 خطاب به سفیر ژاپن «... در بین سیاستمداران از وجود سه سناریو سخن به میان میآید: اول) قطعنامه خیلی محکمی براساس بند 41 تنظیم خواهد شد و تحریم قطعی است و مورد اجماع خواهد بود. دوم) خیلی سریع مورد تصویب اعضا قرار نمیگیرد و براساس ماده 41 قطعنامه تنظیم، ولی محتوا خیلی ضعیف خواهد بود و بعد از تصویب هم خیلی قاطعیت در اجرای آن وجود ندارد. خیلی افراد در این خصوص جدی نیستند، سوم) آنها براساس بند 41 قطعنامه قادر به تنظیم قطعنامه نخواهند شد و مذاکرات را خواهند داشت، ولی به هیچ اجماعی دست پیدا نخواهند کرد و امریکا قادر نخواهد بود از این میان عبور کند. سناریوی سوم بین اکثریت رجال سیاسی ایران مورد قبول است و خوشبین هستند...»
اما متهم پس از اتمام مسئولیت به عنوان سفیر در آلمان تعداد قابل توجهی اسناد و مدارک دارای طبقهبندی حفاظتی سری و به کلی سری مربوط به سفارت جمهوری اسلامی ایران در آلمان را به همراه خود به ایران آورده که با عنایت به کشف اسناد مذکور به انضمام مدارک مهم دیگری منجمله بولتنها، تعدادی لوح فشرده (سیدی و دیسکت) و اوراقی مرتبط با موضوع هستهای اقدام به جمعآوری و نگهداری آنها نموده و با ارائه توضیحاتی و انتساب اتهاماتی به بعضی اشخاص سعی دارد اقدام غیرقانونی مبنی بر انتقال اسناد دارای طبقهبندی سری و به کلی سری از آلمان به ایران و نگهداری غیرمجاز اسناد مذکور در منزل خود را توجیه نماید و به وجود احتمالی مشکلات آتی برای خود ربط دهد و خود را خالق اسناد میداند و تلاش میکند رویکرد اطلاعاتی قضایی پرونده را به اختلافات سیاسی و جناحی تغییر دهد که هیچیک از مدافعات مذکور خطرات نگهداری غیرمجاز اسناد فوق را توجیه نمینماید که با توجه به دلایل و شواهد زیر:
1ـ گزارشات وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران (معاونت ضدجاسوسی در یک جلد حاوی 128 برگ) و پاسخهای معاونت سیاسی، فرهنگی مشاور قضایی وزیر اطلاعات در یک جلد حاوی 91 برگ به سؤالات بازپرس پرونده.
2ـ متن پیاده شده مکالمات وی با افراد بیگانه و فاقد صلاحیت که در سه مرحله توسط کارشناسان وزارت اطلاعات، دارالترجمه رسمی و یک مترجم رسمی دیگر ترجمه شده است.
3ـ تحقیقات مبسوط و مفصل به عمل آمده از متهم در وزارت اطلاعات و دادسرا و دادگاه.
4ـ کشف مقادیر زیادی اوراق و اسناد و مدارک با درجه طبقهبندی به کلی سری و سری به انضمام تعدادی لوح فشرده حاوی اطلاعات طبقهبندی شده در منزل و محل کار متهم.
5- دسترسی متهم به اطلاعات طبقهبندی شده مذکور به لحاظ حضور وی در بدنه حاکمیت نظام و ارتباط وی با برخی مسئولان به لحاظ اشتغال در مناصب حساس و در اختیار قرار دادن اطلاعات راجع به سیاست داخلی و خارجی کشور به افراد فاقد صلاحیت و بیگانه در جریان ملاقاتهای خود با آنها که منجر به هوشیاری و ابتکار عمل سیاستمداران و تصمیمگیرندگان بیگانه در مقابل جمهوری اسلامی ایران پیرامون موضوع مذاکرات هستهای گردیده است.
6- ارتباط وی با کارکنان سرویسهای اطلاعاتی بیگانه از جمله میتوگلد افسر اطلاعاتی انگلیس و ارائه تحلیلهای شخصی متهم از سکانداری پرونده هستهای و ترکیب هیأت مذاکره کننده قدیم و جدید و دامن زدن به مسائل و برخی اختلافات داخلی که حداقل نتیجه آن تلقی اختلافات شدید داخلی به نفع دشمنان کشور در برنامهریزی و مذاکرات ارزیابی شود.
7ـ آگاهی متهم از اینکه در تمامی سفارتخانهها و مؤسسات تحقیقاتی و مطالعاتی افسران اطلاعاتی تحت پوشش کاردار، سفیر و غیره مشغول انجام امور مربوط به وظیفه خود و کسب اطلاعات و انتقال آن هستند و عدم رعایت این مطلب توسط متهم در مناسبات و ارتباط با بیگانگان از روی بیاطلاعی و غفلت یا عدم آگاهی ارزیابی نمیگردد.
8- موضعگیری و چگونگی پیگیری ایشان در مورد پرونده هستهای از طریق به چالش کشیدن نظرات و عقاید رئیس جمهوری و تیم مذاکره کننده و تضعیف آنان به شرح منعکس در پرونده برخلاف سیاست خارجی و امنیت کشور است.
9ـ اظهارات متهم در دادگاه و ارائه 7 جلد دفاعیات مبسوط به انضمام مدارک موجود و دفاعیات وکلای تعیینی متهم و اینکه دادستان محترم عمومی و انقلاب تهران در کیفرخواست صادره آورده است که درخصوص موضوع اسناد و مدارک جمعآوری شده و مقادیر زیادی اوراق به انضمام تعدادی لوح فشرده از منزل و محل کار آقای سیدحسین موسویان که دارای طبقهبندی محرمانه و سری بوده است، به موجب تحقیقات انجام شده دلیلی بر ارائه آن به بیگانگان و افراد فاقد صلاحیت در این خصوص ارائه نگردیده و دیگر شواهد و قرائن موجود بزهکاریاش محرز و مسلم است. لذا دادگاه به استناد ماده 505 قانون مجازات اسلامی آقای سیدحسین موسویان فرزند محمود را به تحمل دو سال حبس تعزیری محکوم و اما با توجه به محتویات پرونده و اتهامات فوق که در ارتباط با وضعیت کاری و شغل متهم بوده، به لحاظ مراعات مصلحت اجتماع به استناد ماده 17 و 19 و 728 قانون مجازات اسلامی متهم را به مدت 5 سال از مشاغل دیپلماتیک در وزارت امور خارجه و اشتغال در امور بینالملل سایر نهادها و ارگانهای کشور به عنوان تتمیم حکم محروم و محکوم مینماید، اما دادگاه با ملاحظه وضعیت اجتماعی و سوابق زندگی متهم و اینکه نامبرده از خانواده معظم شهدا میباشد، حبس صادره را به استناد بند ب ماده 25 قانون مجازات اسلامی به مدت دو سال تعلیق مینماید. حکم صادره حضوری و ظرف مدت 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر تهران است.
برگرفته از نخســتین جلـــد از ویژهنامههای نوروزی روزنامه ایران با عنوان «رمز عبور»
حسین موسویان از سالهای ابتدای دهه 60 از نزدیکان اکبر هاشمی رفسنجانی بود و در ابتدای دولت او به منظور بهبود روابط ایران و غرب، راهی آلمان شد. موسویان پس از بازگشت از آلمان، معاون بینالملل شورای عالی امنیت ملی شد و در پرونده هستهای از سال 84-81 سخنگوی تیم هستهای به ریاست حسن روحانی را بر عهده داشت. پس از روی کارآمدن دولت نهم، موسویان همراه با حسن روحانی به مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و در آنجا بیشتر مذاکرات با طرفهای انگلیسی، آلمانی و ژاپنی را ادامه داد.
اوایل اردیبهشت 1386، موسویان به اتهام ارتباطات مشکوک از سوی معاونت ضدجاسوسی وزارت اطلاعات بازداشت شد، اگرچه 10 روز بعد او پس از فشارهای گسترده به دستگاه قضایی، با وثیقه 200 میلیون تومانی آزاد شد. کشاکش وزارت اطلاعات که بر مجرمیت موسویان اصرار داشت و برخی اجزای دستگاه قضایی که تحت فشار تبرئه او را اعلام میکردند، یک سال طول کشید و در نهایت قاضی صلواتی رئیس شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران، موسویان را بنا به ماده 505 به 2 سال حبس که به مدت 5 سال تعلیق شده بود، محکوم کرد.
موسویان به حکم صادره اعتراض نکرد و پس از 20 روز این حکم قطعی شد. آنچه در ادامه میخوانید متن کامل حکم سیدحسین موسویان که به اتهام اقدام علیه امنیت ملی محکوم شده است.
در مورخه 14/11/1387 شعبه 5 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به تصدی امضاکننده ذیل تشکیل پرونده کلاسه 91/90/ط/د/86 اتهامی آقای سیدحسین موسویان فرزند سیدمحمود تحت نظر است. لذا با توجه به محتویات پرونده و استماع آخرین دفاعیات متهم و ارائه لوایح دفاعیه وکلای تعیینی و متهم ختم رسیدگی را اعلام و به شرح زیر مبادرت به صدور رأی مینماید.
رأی دادگاه
درخصوص اتهام آقای سیدحسین موسویان فرزند سیدمحمود متولد 1336 اهل کاشان ساکن تهران، معاون بینالملل مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام فاقد سابقه محکومیت کیفری، متأهل آزاد به قید تودیع وثیقه دائر بر اقدام علیه امنیت کشور از طریق دراختیار قرار دادن عمدی تصمیمات راجع به سیاست داخلی و خارجی کشور به افرادی که فاقد صلاحیت هستند و جمعآوری اطلاعات دارای طبقهبندی با پوشش مسئولین نظام یا به هر نحو دیگر با هدف اخلال در امنیت کشور.
گردش کار پرونده
آقای موسویان در سال 1367 از مجلس به وزارت امور خارجه منتقل و ریاست اداره پانزدهم را عهدهدار شده و یک سال بعد مدیرکل اروپای غربی وزارت امور خارجه میگردد و علاوه بر این سمتهایی از قبیل: مشاور عالی شرکت ایران خودرو، مشاور سازمان منطقه آزاد کیش، مشاور بینالملل وزیر نفت و هفت سال نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در آلمان از سال 1369 تا 1376، دبیر کمیته سیاست خارجی شورای عالی امنیت ملی، فعالیت در تیم اول مذاکرهکننده هستهای و معاونت بینالملل مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را داشته است، نامبرده همزمان با اشتغال در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به صورت غیرحضوری و مکاتبهای در دانشگاه کنت انگلیس تحصیل و مدرک دکترای خود را در رشته روابط بینالملل دریافت نموده است، تا اینکه وزارت اطلاعات در مورخه 8/2/1386 طی گزارشی دائر بر اینکه نامبرده طی سال 85 ملاقاتهایی را با اتباع و دیپلماتهای بیگانه انجام داده و در این ملاقاتها به طور غیرمعمول برخی از سیاستها و اطلاعات طبقهبندی شده نظام از جمله پرونده هستهای را به طرف مقابل منتقل نموده و نوع عملکرد و اقدامات آقای موسویان در دوره فعالیت در تیم هستهای و ارتباطات غیرمتعارف با بیگانگان در داخل و خارج از کشور، عدم صداقت در رفتارهای سیاسی و بویژه مغایرت اقدامات و اظهارات ایشان در ملاقاتهای مربوط به فعالیتهای هستهای با نمایندگان سه کشور اروپایی با گزارشات ارائه شده به مسئولین نظام، اصرار بر تعلیق و توقف فعالیتهای صلحآمیز هستهای و انطباق دیدگاهها و عملکرد وی با رویکرد دشمنان نظام در این عرصه موجب گردیده که مشارالیه به عنوان یک مظنون در تور کنترلی و اطلاعاتی قرار گرفته و تقاضای دستگیری متهم را نموده است که پس از دستگیری متهم و بازرسی از منزل و محل کار وی تعداد قابل توجهی اسناد و مدارک دارای طبقهبندی حفاظتی، سری و به کلی سری مربوط به سفارت جمهوری اسلامی ایران در آلمان را که با خود به ایران آورده و همچنین بولتنها و اوراق و لوح فشرده مرتبط به موضوع هستهای کشف گردیده است و در پی بازجوییهای مفصل از متهم مشخص میگردد که با توجه به ترددهای مکرر به انگلیس و ارتباط گسترده وی با دیپلماتها و سفرای کشورهای مختلف منجمله سفرای سابق و جدید انگلیس (دالتون و آدامز) و ماتیو گلد (معاون سفیر و افسر اطلاعات انگلیس) و سفیر ژاپن و استرالیا جانساورز مدیرکل سیاسی وزارت خارجه انگلیس ملاقاتهایی خارج از شرح وظایف با سفرا و دیپلماتهای خارجی مستقر در تهران داشته و متأسفانه در این ملاقاتها و مذاکرات خصوصی گسترده بدون توجه به ملاحظات و محدودیتهای امنیتی و ارائه اطلاعات فلهای به طرفهای اروپایی تلاش جهت برجسته کردن اختلافات میان مسئولین در داخل کشور و ارائه تذکرات و هشدارهای لازم به بیگانگان (بویژه نمایندگان سه کشور اروپایی) درخصوص خطرات حاصل از تغییرات مدیریت کلان کشور پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 و تأکید آنها مبنی بر ضرورت شتاب در اقدامات سیاسی قبل از تغییرات دولت و درخواست رهنمود از بیگانگان درخصوص نحوه تصمیمگیری و سیاستگذاری در داخل کشور (بویژه در موضوع فعالیتهای هستهای) و اظهار این نکته که دیدگاههای شما را به عنوان نظرات خود در داخل کشور مطرح مینمایم و هماهنگی با دیپلماتهای خارجی جهت اخذ دیدگاههای آنها و طرح مواردی در قالب نحوه متقاعدکردن مقامات داخلی جهت توقف و تعلیق فعالیتهای هستهای و تبیین نقاط ضعف و مشکلات برخی مسئولان و مدیران جدید کشور در نزد بیگانگان و ارائه نکاتی که در جهت تفوق بیگانگان به این مقامات، در مذاکرات مؤثر میباشد (منجمله تبیین نقاط ضعف آقای هاشمی ثمره در مذاکرات دیپلماتیک در نزد سفیر ژاپن در تهران در زمان مسافرت و مأموریت نامبرده به عنوان نماینده ویژه رئیسجمهوری به ژاپن) و طرح برخی مشکلات و اختلافات داخلی در نزد بیگانگان مانند:
- اختلافات میان شورای عالی امنیت ملی و وزارت امورخارجه.
- رویکردها و دیدگاههای موجود در عرصههای سیاسی و اجتماعی و اختلافات موجود در این زمینه (حمایت سپاه از آقای قالیباف و حمایت بسیج از (آقای احمدینژاد).
- اختلاف نظر بین تیم جدید هستهای با تیم قبلی
- تلاش جهت تضعیف ریاست محترم جمهوری، تحقیر ایشان در جلسات مختلف و طرح مکرر عدم پذیرش رئیسجمهوری از سوی مراجع در قم.
- تبیین رویکردهای آیتالله هاشمی رفسنجانی (زیدعزه) نسبت به دولت، انتخابات و دیگر مسائل مطرح.
- اصرار و تأکید بر این نکته که نتایج حاصل از انتخابات خبرگان و شوراها در آذر 1385 تضعیف جایگاه و موقعیت دولت و بویژه ریاست محترم جمهور بوده است.
- بیاعتمادی ریاست جمهوری به شورای عالی امنیت ملی و وزارت امورخارجه.
- انتساب مواردی چون مخالفت مقام معظم رهبری با حضور آقای هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 و دستور معظم له به سپاه و بسیج جهت عدم ممانعت از پیروزی آقای هاشمی در انتخابات را در ملاقاتها مطرح نموده که اطلاعات فوق از CD ملاقاتها که 3 بار توسط مترجم رسمی دادگستری ترجمه شده و از اقدامات کنترلی به دست آمده است (متن پیاده شده مکالمات وی با افراد بیگانه فاقد صلاحیت که در سه مرحله ترجمه شده:
1- توسط کارشناسان وزارت اطلاعات
2- توسط دارالترجمه رسمی
3- توسط یک مترجم رسمی به دستور بازپرس) هرچند که متهم اطلاعات ارائه شده در ملاقاتها را فاقد جنبه حفاظتی طبقهبندی و سری میداند و بر رسانهای بودن مطالب مطرح شده تأکید مینماید ولی همان طوری که بازپرس محترم در بند 5 قرار مجرمیت آورده «متهم اظهارداشته تمامی مطالب طرح شده در مکالمات و اطلاعات منتقل شده قبلاً در یک یا چند رسانه دیداری، شنیداری یا الکترونیکی بیان شده است که البته هرچند چنین بیانی صحیح نیست و مواردی از اطلاعات انتقالی یا به هیچ عنوان در رسانهها طرح نشده است یا این که به صورت ناقص آن هم بدون نتیجهگیری آمده است و اصولاً از نظر میزان اطلاعات دریافتی از رسانهها و مکالمات متهم تفاوت فاحشی یافت میگردد لیکن با فرض صحت ادعای متهم بر افراد مطلع و آگاه به مسائل امنیتی و سیاسی پوشیده نیست که میان دریافت خبر، ارزیابی و تأیید آن فاصله مهم وجود دارد و اصولاً افراد اطلاعاتی اگر بخواهند براساس یک خبر واصله تصمیمی بگیرند حتماً باید آن را ارزیابی نموده و پس از احراز صحت و سقم موضوع، تصمیم سازی نمایند که نقش متهم در این میان دقیقاً همین بوده است که ضمن انتقال قدرت ارزیابی و تصمیمگیری به سرویسهای اطلاعاتی اجنبی اطلاعات جامعتری را نیز دراختیار ایشان قرار میداده است چرا که متهم به لحاظ ویژگیهای منحصر به فرد خود از قبیل آگاهیهای شخصی، نفوذ در حاکمیت، مصاحبت با رجال سیاسی و تصمیم ساز مملکتی بهترین گزینه برای حصول شوم سرویسهای اطلاعاتی اجنبی بوده است.» از طرفی متهم فعالیتهای شورای عالی امنیت ملی و دیپلماسی کشور در کیس هستهای را در قالب یک کتاب منتشر و وقتی که مقام معظم رهبری با انتشار کتاب مخالفت مینماید مشارالیه درصدد انتشار مطالب (با اندک تغییراتی در ادبیات موضوع) در سایت آفتاب بوده است. از طرفی متهم با مؤسسه بینالمللی استراتژیک IISS به مدیریت جان چیپ من از طریق احتشامی و مولوی (که متعاقباً وضعیت آنها تشریح خواهد شد) آشنا و به عضویت آن درآمده است و این مؤسسه از جمله مطرحترین مراکز مطالعاتی تحقیقاتی و پژوهشی جهان است و به صورت تخصصی در خصوص مسائل اطلاعاتی، امنیتی و نظامی در سراسر دنیا مشغول به فعالیت پژوهشی میباشد و دفتر اصلی آن در لندن قرار دارد و علیرغم اشتهار به غیردولتی بودن اطلاعات موثق حکایت از پیوند عمیق و رسمی آن با مراکز دولتی و از جمله وزارت خارجه انگلیس دارد. به طور مثال در مورخ28/3/1386 وزارت خارجه انگلیس کنفرانسی را با عنوان «تحولات اجتماعی، اقتصادی ایران از زمان دولت احمدینژاد و آثار سیاسی آن بر حکومت ایران» برگزار نمود که محل برگزاری آن همین مؤسسه بوده است و براساس اقدامات کنترلی و عملیاتی به عمل آمده عضویت برخی از عناصر اطلاعاتی و نظامی خصوصاً افراد نظامی بازنشسته در مؤسسه فوق مسجل گردیده و در نهایت محورهای مطالعاتی، پژوهشی و جمعآوری اطلاعات این مرکز با دیگر شواهد و قرائن موجود، ارتباط آن به سرویسهای اطلاعاتی انگلیس را محرز مینماید. بدیهی است که امروزه سرویسهای اطلاعاتی با بهرهبرداری از این مؤسسات به دلیل پوشش بسیار مناسب آن نسبت به اخذ اطلاعات و شناسایی و نشان کردن افراد مورد نظر خود اقدام مینماید.
مضافاً اینکه مؤسساتی نظیر IISS با بنیه عملی قوی و تجارب موفق در امر براندازی نرم خصوصاً در حوزه آسیای میانه، در سالهای اخیر توجه و توان خود را معطوف به ایران نموده و درصدد ضربه زدن به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران میباشند از طرفی معرفین متهم به مؤسسه فوقالذکر آقایان رضا مولوی و انوشیروان احتشامی بودهاند:
- رضا مولوی فرزند سرلشکر زمان طاغوت امیرمحسن مولوی بوده که از 14 سالگی برای ادامه تحصیل به امریکا عزیمت نموده و در سال1352 به ایران مراجعت و از سال1360 ویزای دائم امریکایی خود را از دست داده و ویزای دائم انگلیس اخذ مینماید ایشان داماد حمیدخان بختیار از بستگان و نزدیکان شاپور بختیار است و نامبرده در سال1373 به اتهام جمعآوری اطلاعات، پرداخت رشوه و عضویت در فراماسونری دستگیر و تحت پیگرد قضایی قرار میگیرد و آقای موسویان نامبرده را فردی کاملاً غیرسیاسی و باسابقه کار اقتصادی معرفی و از وی جهت ادیت انگلیسی مجله نشنال اینترست مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام استفاده کرده است.
- انوشیروان احتشامی در حال حاضر رئیس دانشکده روابط بینالملل دانشگاه دورهام انگلیس میباشد و حضور ایشان در چنین جایگاهی مبین اعتماد انگلیسیها به وی و تعهدی است که وی در قبال آنها دارد. ایشان در واقع خصلتهای یک انگلیسی به تمام معنی را دارد که توانسته به واسطه جایگاه علمی، اعتماد مسئولین عالیرتبه نظام را به خود جلب کند، آشنایی با برخی از مسئولین نظام، شناسایی و جذب آنها جهت ادامه تحصیل در انگلیس میتواند از جمله قرائن توجه سرویس اطلاعاتی به وی باشد. از طرفی آقای موسویان ملاقاتهایی با سفیر ژاپن (با توجه به اینکه براساس اعلام معاونت ضدجاسوسی وزارت اطلاعات، سرویس اطلاعاتی کشور ژاپن که وظیفه جمعآوری اطلاعات و اخبار مورد نیاز خود را بر عهده دارد در قالب یک اداره کل در وزارت خارجه فعال بوده و از دیپلماتهای سفارت برای فعالیتهای اطلاعاتی استفاده مینماید. لذا برخی افراد سفارت ژاپن در واقع مسئول سرویس اطلاعاتی آن کشور در جمهوری اسلامی ایران محسوب میگردند و از طرفی سرویس اطلاعات ژاپن با سازمان اطلاعات امریکا ارتباط فعال و تبادل اطلاعات دارد) و جان ساورز «مدیرکل وزارت امور خارجه انگلیس» و میتواسیتون گلد (فردی یهودی که کاردار و دبیر اول سیاسی سفارت انگلیس در تهران بوده و هماکنون مسئول کمیته مشترک اطلاعات دفاعی انگلیس در سفارت انگلستان در امریکا است) و جفری دوین آدافر (سفیر فعلی انگلیس در تهران) و نایجل شیفرالد (شاین ول) (مشاور اصلی تونیبلر نخستوزیر اسبق انگلیس) و ریچارد دالتون «نقش زیادی در تدوین جهتگیری سیاستهای انگلیس در خصوص خاورمیانه داشته است» که باتوجه به آشنایی دقیق آقای موسویان به فن دیپلماسی و مسئولیتهایش در وزارت امور خارجه و خصوصاً سفارت ایران در آلمان آن هم در شرایط زمانی خاص به این معنی آگاهی داشته است که در تمامی سفارتخانهها و مؤسسات تحقیقاتی و مطالعاتی، افسران اطلاعاتی تحت پوشش کاردار، سفیر یا ... مشغول امور مربوط به وظیفه خود هستند پس باید در تمامی مناسبات خود این فرض را که طرف مقابل افسر اطلاعاتی است مدنظر قرار میداد و با لحاظ نمودن قوانین و بخشنامههای موجود و رعایت مسائل حفاظتی و امنیتی حفاظت و صیانت از اصول و ارزشهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و جلوگیری از نفوذ و بهرهبرداری بیگانگان و عواملشان از اخبار و اطلاعات موجود نزد خویش را مینمود نه اینکه بدون توجه به ملاحظات و محدودیتهای امنیتی اطلاعات را فلهای به طرف مقابل منتقل نماید و اینکه ایشان ادعا کرده طرف مقابل را تخلیه اطلاعاتی نموده قابل قبول نیست زیرا بطور مثال در ملاقات با جان چیپ من که به تمامی سؤالات جان دقیق، مبسوط و جامع پاسخ میدهد و وقتی متهم از جان چیپ سؤال میکند ایشان به طرز ماهرانهای فقط یک یا دو جمله مختصر پاسخگو است که بهعنوان مثال میتوان به برخی مکالمات متهم با بیگانگان بهشرح زیر اشاره کرد.
1- مورخ 23/8/85 خطاب سفیر ژاپن: سفیر «... میخواستم نظر شما را در خصوص هاشمیثمره بپرسم.
موسویان: او رادیکال و در عین حال آدم خوبی است. وی نزدیکترین فرد به رئیسجمهور ایران در زمینه سیاست خارجی و خیلی بر روی او تأثیرگذار است. شما نمیتوانید هاشمیثمره را با آقای لاریجانی مقایسه کنید. آقای لاریجانی با رهبر همین رابطه را دارد و هاشمیثمره این ارتباط را با احمدینژاد دارد. احمدینژاد به هاشمیثمره بیشتر از همه اعتقاد دارد حتی بیشتر از وزیر امور خارجه و علی لاریجانی. بنابراین منوچهر متکی و علی لاریجانی از این موضوع ناراحت هستند.
سفیر: لاریجانی و متکی مایلند این موضوع حل بشود ولی نه از راه برخورد. موسویان: بله، آنها این موضوع را دخالت میدانند. لاریجانی مسئول این قصه است ولی او درباره چه چیزی صحبت بکند. زمانی که آقای روحانی مسئول گروه بودند ارتباط با وزارت امور خارجه خیلی خوب بود حتی با رئیسجمهور و به عبارتی ما یک کشتی بودیم و هیچکس کار انفرادی انجام نمیداد ولی در حال حاضر اینطور نیست. یک کشمکش بین شورای عالی امنیت ملی و دیگران وجود دارد. مشکل از آنجا ناشی شد که تیم مذاکره کننده تغییر کرد. تیم قبلی مذاکره کنند. همه از وزارت خارجه بودند... از طرف دیگر رئیسجمهور به این تیم و وزارت امور خارجه و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی اعتقادی ندارد...»
2- گفتوگوی مورخ 11/9/85 که مخاطب آن سفیر انگلستان است: «یک دیدگاه در ایران وجود دارد و آن اینکه بخاطر مسئله انتخابات در امریکا و مشکلات بهوجود آمده در عراق و افغانستان و موضوع لبنان امریکاییها قادر نیستند راهحلی برای بند 41 قطعنامه پیدا کنند و بتوانند تأثیرگذار باشند. دیروز با علی لاریجانی صحبت کردم. میگفت چندهفتهای است دارد فکر میکند و روی این موضوع کار میکند. در این رابطه مذاکره نیز نمودهاند ولی فاقد نتیجه بوده و آنها هیچ قطعنامهای نتوانستند صادر کنند و به تصویب برسانند ولی من به علی لاریجانی گفتم که احتمال قطعنامه وجود خواهد داشت حالا محتوای قطعنامه چه باشد بحث دیگری است ولی قعطنامه و بند 41 وجود دارد. علی لاریجانی با گفتن «نه» تعجب خود را ابراز داشت گفت مطمئن هستی؟ دو ماه قبل هم میخواستند قطعنامه صادر کنند! یعنی در کل طبق بند 41 قطعنامه وجود خواهد داشت چون امریکا درگیر این مسئله است. آقای سفیر، علی لاریجانی و اینها این دیدگاه را دارند.»
متهم در همین مکالمه و بعد از گفتوگویی کوتاه اظهار میدارد: «در این رابطه سه سناریو و طرح در مقامات بالای کشور مطرح است که به دست من رسیده که خدمت شما عرض میکنم: اول آنکه قطعنامه علیه ایران صادر میشود و خیلی هم جدی است و محتوای قطعنامه قابل تأمل است و برای وضعیت سیاسی و اقتصادی ایران مشکلساز خواهد شد. دوم اینکه قطعنامه خیلی سریع به تصویب میرسد اما بیشتر انتقادی است و در نهایت جدی و مهم نیست فقط به عنوان یک ملامت خواهد بود و دیگر مشکلات، امریکا میخواهد وجههاش حفظ شود و قادر نخواهد بود چیزی را به اجرا بگذارد محتوای قطعنامه نگران کننده نیست فقط برای آرشیو است، بدون محتوا و اصلاً نگران کننده نیست. سناریوی شماره سه میگوید آنها قادر به انجام کاری علیه ایران نیستند. این سناریو را مخصوصاً احمدینژاد و یکسری از افراد شورای عالی امنیت ملی موافق هستند.
وزارت امور خارجه بیشتر با سناریوی شماره 2 موافق هستند و هیچکس سناریوی شماره یک را قبول ندارد.»
در ادامه همان گفتوگوی مورخ 11/9/85 با سفیر انگلیس میگوید: «... احمدی نژاد از طرف رهبری حمایت میشود. در دو سال گذشته هر امضا مشکلات واقعی ایجاد کرده است. «جفری» باور کنید نزدیک بود آقای ظریف در سال 1998 به خاطر امضا زندان برود. این فایل خیلی سخت و خطرناک است و مشخص نیست بتوانند یک فایل پیدا کنند. در شورای عالی امنیت با شدت و قدرت به دنبال بازنگری در سیاست هستند. همین طور بازنگری در NPT و پروتکل... یک ملاقات با دکتر روحانی درباره نطنز داشتم گفت پیشرفتهایی وجود داشته است. دکتر روحانی به نطنز رفته بود. او به من گفت شانس این را خواهند داشت.»
3- گفتوگوی متهم در مورخ 17/12/83 با میتوگلد: «... آقای روحانی در مذاکراتشان اعلام کردند که با تضمین بلندمدت موافق هستند. البته من این موضوع را نپذیرفتم ولی دکتر روحانی این را گفته بود. به هر حال من معتقد هستم آقای روحانی مواردی را با شما مذاکره کرده که ایران سر آن موافقت پیدا نکرده است. چون من میدانم که عوامل داخلی آن را رد میکنند. گفتههای دکتر روحانی فقط برای این است که به اروپائیان کمک بکند که به نظراتی برسند...»
گفتوگوی متهم در مورخ 25/12/83 با میتوگلد: «گلد: شما جلسهای با رهبر در روز شنبه داشتید. نتیجه جلسه چه شد؟ موسویان: نه روز شنبه ما جلسهای با رهبر نداشتیم.»
اندکی پس از اتمام مکالمه با میتوگلد سریعاً متهم در جهت تحصیل اطلاعات محرمانه مطرح شده در جلسه خدمت مقام معظم رهبری با دکتر حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی تماس حاصل نموده و با زیرکی تمام ایشان را تخلیه اطلاعاتی مینماید که متأسفانه صحبتهای آقای روحانی با متهم بنابر این دلایل فنی – بخش عمده آن – قابل بهرهبرداری نبوده است ضمن این که به لحاظ روابط پیچیده متهم از این که آیا مطالب تحصیل شده از مکالمه تلفنی با جناب آقای دکتر حسن روحانی را به میتوگلد متصل نموده است یا خیر؟ اطلاع دقیقی در دست نیست، اما در این نکته که بلافاصله پس از پایان مکالمه با میتوگلد در جهت تخلیه اطلاعاتی دبیر شورای عالی امنیت ملی اقدام نموده است هیچ شکی وجود ندارد.
4- گفتوگوی متهم در مورخ 5/9/85 با جان چیپ من:
«... متوجه شدم مشکل از کجا است وزارت امور خارجه نمیخواهد در این کنفرانس از طرف شورای عالی امنیت ملی کسی حضور داشته باشد. آنها میخواهند در سطح وزارت امور خارجه برگزار کنند. بین خودمان باشد، دو سه ماهی است که بین وزارت امور خارجه و شورای عالی امنیت ملی یعنی علی لاریجانی و منوچهر متکی اختلاف وجود دارد. وزارت امور خارجه میخواهد فقط متکی در این کنفرانس شرکت کند...»
همچنین متهم در همین مکالمه با رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک لندن IISS خطاب به وی اظهار می دارد: «... من 100 درصد مطمئن هستم اگر آقای متکی برنامه حضور در کنفرانس را داشته باشد، آقای موحدیان سفیر ایران در انگلیس این موضوع را قبل از اینکه شما چیزی بگویید، خیلی فعال طی این دو هفته پیگیری خواهد کرد. اگر موحدیان به شما بگوید مطمئن باشید متکی در کنفرانس شرکت خواهد نمود. موحدیان گفت: دعوتنامه را میفرستد. مطمئن باشید این مشکل توسط باقری صورت گرفته و متکی و علی لاریجانی نیز اطلاعی ندارند، البته من از طریق تلفن به لاریجانی گفتهام. مشکل این است اگر باقری بگوید، متکی شرکت خواهد کرد. حال آنکه مشکل لاریجانی چطور حل خواهد شد، جای سؤال دارد.»
ضمناً متهم در همین مکالمه اضافه مینماید: «... آقای لاریجانی نماینده رهبر در شورای عالی امنیت ملی است. لاریجانی و متکی سکاندار سیاست خارجی ایران هستند و اگر بخواهند موضوعی را هدایت کنند، طی یک نامه از رهبر سؤال میکنند. برقراری ارتباط با رهبری برای لاریجانی آسانتر است. در حال حاضر افراد عالیرتبه و مهم: اول لاریجانی، دوم روحانی، سوم متکی و چهارم ولایتی است، ولی برای شرکت در کنفرانس اول لاریجانی بعد ایشان متکی و روحانی و چهارم ولایتی است.»
5- گفتوگوی مورخ 13/9/85 خطاب به سفیر ژاپن «... در بین سیاستمداران از وجود سه سناریو سخن به میان میآید: اول) قطعنامه خیلی محکمی براساس بند 41 تنظیم خواهد شد و تحریم قطعی است و مورد اجماع خواهد بود. دوم) خیلی سریع مورد تصویب اعضا قرار نمیگیرد و براساس ماده 41 قطعنامه تنظیم، ولی محتوا خیلی ضعیف خواهد بود و بعد از تصویب هم خیلی قاطعیت در اجرای آن وجود ندارد. خیلی افراد در این خصوص جدی نیستند، سوم) آنها براساس بند 41 قطعنامه قادر به تنظیم قطعنامه نخواهند شد و مذاکرات را خواهند داشت، ولی به هیچ اجماعی دست پیدا نخواهند کرد و امریکا قادر نخواهد بود از این میان عبور کند. سناریوی سوم بین اکثریت رجال سیاسی ایران مورد قبول است و خوشبین هستند...»
اما متهم پس از اتمام مسئولیت به عنوان سفیر در آلمان تعداد قابل توجهی اسناد و مدارک دارای طبقهبندی حفاظتی سری و به کلی سری مربوط به سفارت جمهوری اسلامی ایران در آلمان را به همراه خود به ایران آورده که با عنایت به کشف اسناد مذکور به انضمام مدارک مهم دیگری منجمله بولتنها، تعدادی لوح فشرده (سیدی و دیسکت) و اوراقی مرتبط با موضوع هستهای اقدام به جمعآوری و نگهداری آنها نموده و با ارائه توضیحاتی و انتساب اتهاماتی به بعضی اشخاص سعی دارد اقدام غیرقانونی مبنی بر انتقال اسناد دارای طبقهبندی سری و به کلی سری از آلمان به ایران و نگهداری غیرمجاز اسناد مذکور در منزل خود را توجیه نماید و به وجود احتمالی مشکلات آتی برای خود ربط دهد و خود را خالق اسناد میداند و تلاش میکند رویکرد اطلاعاتی قضایی پرونده را به اختلافات سیاسی و جناحی تغییر دهد که هیچیک از مدافعات مذکور خطرات نگهداری غیرمجاز اسناد فوق را توجیه نمینماید که با توجه به دلایل و شواهد زیر:
1ـ گزارشات وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران (معاونت ضدجاسوسی در یک جلد حاوی 128 برگ) و پاسخهای معاونت سیاسی، فرهنگی مشاور قضایی وزیر اطلاعات در یک جلد حاوی 91 برگ به سؤالات بازپرس پرونده.
2ـ متن پیاده شده مکالمات وی با افراد بیگانه و فاقد صلاحیت که در سه مرحله توسط کارشناسان وزارت اطلاعات، دارالترجمه رسمی و یک مترجم رسمی دیگر ترجمه شده است.
3ـ تحقیقات مبسوط و مفصل به عمل آمده از متهم در وزارت اطلاعات و دادسرا و دادگاه.
4ـ کشف مقادیر زیادی اوراق و اسناد و مدارک با درجه طبقهبندی به کلی سری و سری به انضمام تعدادی لوح فشرده حاوی اطلاعات طبقهبندی شده در منزل و محل کار متهم.
5- دسترسی متهم به اطلاعات طبقهبندی شده مذکور به لحاظ حضور وی در بدنه حاکمیت نظام و ارتباط وی با برخی مسئولان به لحاظ اشتغال در مناصب حساس و در اختیار قرار دادن اطلاعات راجع به سیاست داخلی و خارجی کشور به افراد فاقد صلاحیت و بیگانه در جریان ملاقاتهای خود با آنها که منجر به هوشیاری و ابتکار عمل سیاستمداران و تصمیمگیرندگان بیگانه در مقابل جمهوری اسلامی ایران پیرامون موضوع مذاکرات هستهای گردیده است.
6- ارتباط وی با کارکنان سرویسهای اطلاعاتی بیگانه از جمله میتوگلد افسر اطلاعاتی انگلیس و ارائه تحلیلهای شخصی متهم از سکانداری پرونده هستهای و ترکیب هیأت مذاکره کننده قدیم و جدید و دامن زدن به مسائل و برخی اختلافات داخلی که حداقل نتیجه آن تلقی اختلافات شدید داخلی به نفع دشمنان کشور در برنامهریزی و مذاکرات ارزیابی شود.
7ـ آگاهی متهم از اینکه در تمامی سفارتخانهها و مؤسسات تحقیقاتی و مطالعاتی افسران اطلاعاتی تحت پوشش کاردار، سفیر و غیره مشغول انجام امور مربوط به وظیفه خود و کسب اطلاعات و انتقال آن هستند و عدم رعایت این مطلب توسط متهم در مناسبات و ارتباط با بیگانگان از روی بیاطلاعی و غفلت یا عدم آگاهی ارزیابی نمیگردد.
8- موضعگیری و چگونگی پیگیری ایشان در مورد پرونده هستهای از طریق به چالش کشیدن نظرات و عقاید رئیس جمهوری و تیم مذاکره کننده و تضعیف آنان به شرح منعکس در پرونده برخلاف سیاست خارجی و امنیت کشور است.
9ـ اظهارات متهم در دادگاه و ارائه 7 جلد دفاعیات مبسوط به انضمام مدارک موجود و دفاعیات وکلای تعیینی متهم و اینکه دادستان محترم عمومی و انقلاب تهران در کیفرخواست صادره آورده است که درخصوص موضوع اسناد و مدارک جمعآوری شده و مقادیر زیادی اوراق به انضمام تعدادی لوح فشرده از منزل و محل کار آقای سیدحسین موسویان که دارای طبقهبندی محرمانه و سری بوده است، به موجب تحقیقات انجام شده دلیلی بر ارائه آن به بیگانگان و افراد فاقد صلاحیت در این خصوص ارائه نگردیده و دیگر شواهد و قرائن موجود بزهکاریاش محرز و مسلم است. لذا دادگاه به استناد ماده 505 قانون مجازات اسلامی آقای سیدحسین موسویان فرزند محمود را به تحمل دو سال حبس تعزیری محکوم و اما با توجه به محتویات پرونده و اتهامات فوق که در ارتباط با وضعیت کاری و شغل متهم بوده، به لحاظ مراعات مصلحت اجتماع به استناد ماده 17 و 19 و 728 قانون مجازات اسلامی متهم را به مدت 5 سال از مشاغل دیپلماتیک در وزارت امور خارجه و اشتغال در امور بینالملل سایر نهادها و ارگانهای کشور به عنوان تتمیم حکم محروم و محکوم مینماید، اما دادگاه با ملاحظه وضعیت اجتماعی و سوابق زندگی متهم و اینکه نامبرده از خانواده معظم شهدا میباشد، حبس صادره را به استناد بند ب ماده 25 قانون مجازات اسلامی به مدت دو سال تعلیق مینماید. حکم صادره حضوری و ظرف مدت 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر تهران است.
- ۸۸/۱۲/۲۵