ما و اعزام عمره؛ آیا فقط دولت تصمیم گیر است؟
حاج سعید قاسمی اخیراً گفته اند:
«همین دیروز که جناب آقای خاتمی در تجمع طلاب قم بیان کردند که عربستان ما به تو اعلام میکنیم که اگر دست از جنایت بر نداری و از بحرین بیرون نروید موقعیت خادم الحرمینی را از دست می دهی و عنوان خائن الحرمین به تو اتلاق خواهد شد بلافاصله بعد از آن وزارت خارجه برای از دست ندادن روابط اعلام کرد علی رغم اتفاقات به وجود آمده ما حاضر به تعامل با عربستان هستیم و آقایان ترس از آن دارند که حج عمره به هم بریزد و از برکت سالی یک بار حج عمره محروم بشوند.»(90/1/18)
و البته انتقادات شبیه این را بسیار می شنویم، اما سوال اصلی این است که آیا فقط دولت است که می تواند در این موضوع تصمیم گیری نماید؟ آیا بحث روابط ما با عربستان و یا رفت و آمد زائران به این کشور، یک مساله بسیط و یک بعدی می باشد؟
به صحبتهای زیر دقت کنید:
«در چند روز اخیر، کنسولگریهای عربستان در مشهد از دادن ویزا به زائران خودداری کردهاند به طوری که صدور ویزا بهصورت نامنظم انجام میشود. مسئولان بعثه مقام رهبری و سازمان حج و زیارت عمل کنسولگری عربستان را نادرست دانسته و معتقد است براساس توافقات صورت گرفته بحث اعزام زائر به کشور عربستان نباید به مسائل سیاسی این کشور دخالت داشته باشد.
... با توجه به ارتباط صمیمانه زائران ایرانی با سرزمین وحی، این کشور نباید در اعزام زائر مشکل ایجاد کند لذا در صورت توسعه عدم صدور ویزا از کنسولگری عربستان به طور قطع در اعزام زائران به این کشور تجدیدنظر خواهیم کرد.»(90/1/20)
یعنی نه تنها ما خودمان اعزام زائر را به دلیل اقدامات عربستان در بحرین متوقف نمی کنیم، بلکه اعتراض داریم که چرا عربستان مسائل سیاسی! را دخالت می دهد؟!
سخنان فوق توسط حجتالاسلام سید علی قاضیعسگر،نماینده ولی فقیه و سرپرست حجاج ایرانی، گفته شده است، اما به راحتی می توان تصور نمود که اگر جملات فوق را مثلاً رئیس سازمان حج و زیارت گفته بود، چون مطابق تحلیل عده ای بود، در صدر تحلیلها و مخالفتها قرار می گرفت. و چه فلسفه ها بافته نمی شد که این را «لیالی» ای گفته که از نزدیکان مشایی است و بقیه اش هم که معلوم است!
اما انصاف این است که آن کسانی که انتقادی به این موضوع دارند، همه جوانب را ببینند و همه طرف را نقد کنند. یک محک قابل توجه برای انصاف و جامع نگری منتقدان روابط با عربستان، این است که آیا جملات حجتالاسلام قاضیعسگر را هم نقد و تحلیل می نمایند و یا نه، سکوت می کنند؟
به نظر می رسد هم درباره این موضوع و هم در باب کلیت اصول حاکم بر سیاست خارجی نظام اسلامی عمیق تر از این حرفها باید کار کرد.
آیا ما فقط باید با کشورهایی که با آرمانهای نطام اسلامی هماهنگی کامل دارند ارتباط داشته باشیم؟
چرا بعد از جنگ، علی رغم آن فرمایشات شدید امام درباره آل سعود، ارتباط ایران با عربستان گسترش یافت؟
چرا در برهه هایی حتی مقام معظم رهبری هم نمایندگان ویژه به عربستان اعزام کردند؟
و سوالاتی شبیه این درباره کشورهای دیگر اسلامی و نیز درباره اروپا و نیز درباره آمریکای لاتین.
- ۹۰/۰۱/۲۰
آنچه از عقل و نقل استنباط می شود این است که باید در هر مقطعی بهترین تصمیم را در جهت اعتلای کلمة الله گرفت و در عمل به آن کوتاهی نکرد.
و امروز به نظر می رسد حداقل بایکوت عربستان تصمیمی درست در دفاع از مظلوم و تقویت اسلام و مسلمین است.