آب تازه ای که باید پرخروش تر شود
آب تازه ای که باید پرخروش تر شود
سخنان حجت الاسلام علیرضا پناهیان در حمایت از دکتر احمدینژاد
در مرحله دوم انتخابات سال84
این سخنان، 4 سال پیش و در فاصله زمانی 27 خرداد تا 3 تیر 84 بیان شده است، اما همچنان تازگی خودش را دارد. فکر کردم مروری دوباره بر آنها مفید باشد. این متن از فیلم تبلیغاتی جمعی از طلاب و اساتید حوزه علمیه قم در ستاد مردمی حمایت از دکتر احمدینژاد استخراج شده است و پس از ویرایش(بدون کم و زیاد شدن محتوا) تقدیم شما میشود.
سعی میکنم لینک فیلم آن را هم بگذارم.
-
این یک واقعیت است که ایشان دارد نرخهای مدیریتی تشریفاتی را میشکند.
-
آقای احمدینژاد تندرو نیست، یک مقدار جسور است. و برای جامعه ای که رو به جلو حرکت میکند، جسارت و خلاقیت لازم است.
-
اول انقلاب "شهیدرجایی"وار عمل کردن اصلاً هنر نیست. اقتضائات اول انقلاب چیزی جز این را نمیپسندید.
-
وقتی مردم به یک مدیری رأی میدهند که خاکی بودن او را چشیده اند، این پیامی برای همه مدیران جامعه است.
-
مردم میخواستند آب تازه ای به این برکه وارد شود. برکه ای که اگر آب تازه ای به آن وارد نشود ممکن است آفات و آسیبهایی را در آن ببینیم.
- این آب تازه را هرچه ما پرخروش تر کنیم، یقینا ثمرات و برکات آن به کل باغ خواهد رسید.
جرزنی ممنوع!
ما از بچگی که بازی میکردیم میگفتند جرزنی ممنوع. قبل از ورود به هر بازی ای بچه ها با هم شرط میکردند. در بعضی از بازیها روحیه بعضی را میدانستیم که اینها معمولا جرزنی میکنند و کجاها اصلاً کار به جرزنی میکشد. در بازی انتخابات و این مسابقه دوست داشتنی جدی، مردمی و سرنوشت ساز هم نباید جرزنی باشد. جرزنیهای از نوع اکراینی، گرجستانی و... . جرزنیها الان انواع مختلفی پیدا کردهاند و وارداتی و صادراتی هم هستند. فکر میکنم مردم فهیم ما به جرزنی بها نمیدهند. هر کسی دنبال فضای ناآرام میگردد و هرکسی جدای از لبخند دنبال چهره های عبوس میگردد، معلوم میشود این شخص حرفهایش حرف حق نیست و باید در دعوا و سروصدا و آشوب و بلبشو حرفهای باطلش را پنهان کند. والا اگر فضا آرام باشد هرکسی بهتر میتواند حرف حق خودش را بیان کند.
چه کسانی مخالف آمدن احمدینژاد هستند؟
آنهایی که ممکن است احیاناً مخالف آمدن احمدینژاد یا امثال ایشان باشند را میتوان به 2 گروه تقسیم کرد( البته ما سر شخص صحبت نداریم، بلکه تحقق این مدل و الگو برای مدیریت کشور):
یک عده، کسانی هستند که منافعشان به خطر میافتد. بنده خودم اگر جایی مدیر باشم دیگر نمیتوانم از آقای احمدینژاد بهتر بگردم. البته من مدیر نیستم، اما این را خوب درک میکنم. باید یک چیزی در همین مایه ها بگردم، باید همین جور خاکی رفتار کنم. اشکالی ندارد اینها بترسند، ما ترس اینها را نمیتوانیم برطرف کنیم، مگر اینکه آنها دست از منافعشان بردارند که خود به خود آن ترس هم ریخته میشود. آنها باید بترسند چون این یک واقعیت است که ایشان دارد نرخهای مدیریتی تشریفاتی را میشکند.
اما یک عده ای نگرانند که آیا این روش میگیرد یا نه؟ آنها نگران نباشند، دیدید که گرفت.
دو رسمی که احمدینژاد شکست
شکسته شدن رسمها یکی از سنتهای انقلاب ما است. و اگر شما من را جزء جوانها به حساب بیاورید، ما جوانها همیشه دوست داریم متفاوت باشیم.
خیلی غیرحزبی عمل کردن و احزاب و جریانهای راست و چپ را جا گذاشتن، این یک سنت شکنی است.
یک شیوه ای داشت در جامعه ما مرسوم میشد که در تبلیغات باید خرج زیادی انجام داد، در انتخابات باید تبلیغات زیادی انجام داد، این شیوه که داشت رسم میشد، شکسته شد.
چند ویژگی
- یکی از ویژگیهای ایشان این بوده است که تلاش مضاعف خاصی انجام ندادند که انسان ببیند این تلاش اضافی برای رأی جمع کردن است.
- فقط ارتباط داشتن با مردم و لبخند زدن به مردم کفایت نمیکند، بلکه موجبات لبخند مردم را از صمیم دل فراهم آوردن مهم است.
-
جسارت و خلاقیت: آقای احمدینژاد تندرو نیست، یک مقدار جسور است. و جسارت برای ما لازم است، برای جامعه ای که رو به جلو حرکت میکند، جسارت و خلاقیت لازم است. کسی که مبانی قوی ای دارد و علم محکمیپشت سرش هست، چرا جسوران عمل نکند؟ چرا مسامحه بکند؟
یک مثال: مانند این قصه ربا. در شهرداری اگر کسی میخواست به شهرداری قسط بدهد، جریمه دیرکرد بر آن میبستند و سالها این گرفته میشد. ایشان با یک امضا آن را حذف کردند.
ممکن است بعضی از احکام را من بعنوان یک آدم عادی و یک شهروند، ظرفیت اجرایش را نداشته باشم. من ممکن است حجاب متناسبی نداشته باشم، شما بخواهید این حکم را بصورت اجتماعی طوری اجرا کنید که من هنوز ظرفیت پذیرفتن آن را ندارم. من فرق بین احکام اسلام نمیگذارم، اما هم اجرای احکام دین، و هم بیان آنها باید به نوعی متناسب با ظرفیتهای اجتماعی مردم باشد. البته ظرفیتها را هم باید بالا ببریم. اما حذف ربا که متناسب با ظرفیت مردم و به نفع جیب مردم است، چرا آنجا انسان جسورانه عمل نکند؟ جسارت در جهت خدمت به خلق، و جسارت در اجرای احکام دین تندروی نیست. آن هم کدام احکام؟ آن احکامیکه انصافاً ضرری به دین و دنیای مردم نمیزند و هیچ کسی را از دین متنفر نمیکند و تازه مردم را نسبت به دین مشتاقتر مینماید.
ما به جلو رفتیم
اول انقلاب "شهیدرجایی"وار عمل کردن اصلاً هنر نیست. اقتضائات اول انقلاب چیزی جز این را نمیپسندید. اینکه مردم در این زمان دنبال مدلی از شهید رجایی میگردند، این بازگشت به اول انقلاب هم نیست، سالها جلوتر رفتن از این زمان حال انقلاب است. بعد از دوران مدرنیته انقلاب(از لحاظ فضای تشریفات و وضع ظاهری)، رو آمدن اینچنین رفتاری نمایانگر یک رشد است. ما به عقب برنگشتیم، ما به جلو رفتیم.
پیامیبرای همه مدیران جامعه
همین سلیقه های مردم پیامهای خیلی سنگینی دارد. وقتی مردم به یک مدیری رأی میدهند که خاکی بودن او را چشیده اند، این پیامی برای همه مدیران جامعه است.
یکی از پیامهای بسیار زیبای رأی به آقای احمدینژاد این بود که مردم میخواستند آب تازه ای به این برکه وارد شود. برکه ای که اگر آب تازه ای به آن وارد نشود ممکن است آفات و آسیبهایی را در آن ببینیم.
آرمانهایی که پشت سر این انتخاب بوده است پیام خودشان را رساندهاند و اثر خودشان را در آینده جامعه نیز خواهند گذاشت. سخن حقی که تازه نشاء و نهالآن قرار داده شده، قطعا در حال رشد است. و ما تازه در آغاز حرکت هستیم.
وظیفه ما
این آب تازه را هرچه ما پرخروش تر کنیم، یقینا ثمرات و برکات آن به کل باغ خواهد رسید.
من، تو، او، ما، شما، همه هستیم و یقیناً اینچنین آدمهایی موفق میشوند. ما سر شخص صحبت نداریم، سر یک مدلی است که دارد خودش را نشان میدهد. این نویدگر یک آغاز است.
(منبع: فیلم تبلیغاتی مرحله دوم انتخابات نهم، تهیه شده توسط ستاد مردمیحمایت از دکتر احمدینژاد، جمعی از طلاب و اساتید حوزه علمیه قم - خرداد و تیر 84 )
مطالب مرتبط:
- ۸۸/۰۲/۰۹
التماس دعا